ورود
ثبت نام
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حسن سهرابی
اِنفجارِ سکوت
گُدازه های خیال
بُراده های احساس
کشتی
برخیز
قفس چشم
سیلاب
فاصله
زنجیر ذهن
دل سرگردان
بی محابا مو پریشان کرده ای بر شانه هایت ،بیصدا
ترسم از آن روز ندانند شانه هایت، قدر گیسوی تورا ……………….. حسن_سهرابی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
حمید گیوه چیان
طارق خراسانی
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مدیر سایت
عظیمه ایرانپور
احمد محسنی اصل
بهمن 10, 1402
درود بر شما💐
پاسخ
بهمن 14, 1402
درودها
بهمن 11, 1402
ترسم از روزی نداند شانه هایت قدر گیسوی تورا
سلام و درود
مفرد زیبایی ست
در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹👌🌱
سپاس از مهرتان استاد
بستن فرم
مقالات شمس تبریزی
انسان کامل
کیمیای سعادت
عهد عتیق و عهد جدید
کمدی الهی
بهاگاواد گیتا
اوپانیشاد
گیلگمش
صور خیال در شعر فارسی
بیان و معانی
هنر مقدس
مکتب های ادبی
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
ویدئو
فایل صوتی
بهمن 10, 1402
درود بر شما💐
پاسخ
بهمن 14, 1402
درودها
پاسخ
بهمن 11, 1402
ترسم از روزی نداند شانه هایت قدر گیسوی تورا
سلام و درود
مفرد زیبایی ست
در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹👌🌱
پاسخ
بهمن 14, 1402
سپاس از مهرتان استاد
پاسخ
بستن فرم