![محمود گندم کار وحید](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/03/IMG-20210321-WA0048-e1616416428378.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دلم از حیله و نیرنگ به تنگ آمده است
پای من در گذر جاده به سنگ آمده است
نالم از دست دغل بازی یک فرد دو رنگ
آنکه با حیله و نیرنگ، زرنگ آمده است
در پریشانی ی احوال، خدا یار من است
گر چه یک آدم دون مایه به جنگ آمده است
دوستان گرچه رفیقان صمیمی ست مرا
نام این فرد ریاکار به ننگ آمده است
شاخه ی سبز وجودش که لب پنجره بود
گشته پاییز و کنون رنگ به رنگ آمده است
من که با چنگ و نی و ساز رفاقت بودم
چه شد آواز بدآهنگ به چنگ آمده است
روبهک بچه به فکرش بچه آهوست دلم
که ندانست پی شیر و پلنگ آمده است
حرف پایانی ی من صحبت فریاد دل است
در گذار سفر لحظه درنگ آمده است
کاروان گذر عمر من اینک به شتاب
رفته در پیری و دیریست به زنگ آمده است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
بهمن 25, 1399
شاخه ی سبز رفاقت که لب پنجره بود
گشته پاییز و کنون رنگ به رنگ آمده است
تصاویر هماهنگ با مضمون
بسیار بسیار عالی سرودید
لذت بردم👏👏👏
پاسخ
بهمن 26, 1399
🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸
پاسخ
بستن فرم