🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نقطه هیچ یا خودِ خودم!

(ثبت: 217232) آبان 10, 1398 

در پیِ خود چه سال ها به سختی دویده‌ام
گمان شود به نقطه‌یِ هیچِ خود رسیده‌ام

در این دیار ، چه غریبانه ،کس مرا ندید
چرا که زیرِ بارِ ظلمِ دنیا خمیده ام

کویر خشک و سرد و تنها ، بی ستاره ای
سراب سبز رستن ام را به خواب دیده ام

چه فصل ها به زندگی ام دیده شدند باز
که بیشتر از آنچه باید محنت کشیده ام

من این مسیر را که رفتم به اعتماد او
چه بی مرام ها بدیدم و اینک بریده ام

رسیده ام به انتهایِ این ناگوار تلخ
ولی چه غم عمیق تر خودم را شنیده ام!

#سپیده_ط
97/5/4

 

 

 

 

نظرها 18 
  1. علی معصومی

    آبان 10, 1398

    🌿🌺🌸🌺🌸🌷🌸
    درود ارجمند
    بانو طالبی گرامی

    روزگارت خوش و خرم

    خودت میدانی

    زندگی آیه درد است، خودت می دانی
    مثل میدان نبرد است خودت میدانی

    گاه پاییز و زمستان و گهی مثل بهار…
    گاه بارانی و سرد است خودت میدانی

    با خبر هستی و اگه شده ای کارش را
    از وفایی که نکردست خودت میدانی

    جفت شش داده ولیکن ششو بش هم دارد
    مثل یک تخته نرد است خودت میدانی

    ای بسا ناله که بر گور جوانمردان کرد
    روزگاریکه نه مرد است خودت می دانی

    خانه ی ماندن اولاد بشر اینجا نیست
    روی هر پنجره گردست خودت می دانی

    سبزی برگ درختان دو سه ماهست اما
    اخرش یک رخ زرد است خودت می دانی

    علی معصومی ۱۰ آبان ۱۳۹۸

    • سپیده طالبی

      آبان 11, 1398

      درودها استاد گرامی
      و سپاس بیکران برای شعر زیبایتان
      پاینده باشید🌺

  2. مينا امينی

    آبان 10, 1398

    درود مهربانو
    مانا باشید و موفق ❤️❤️❤️❤️

    • سپیده طالبی

      آبان 11, 1398

      درودها بانو امینی عزیز
      و سپاس از حضورتان نازنین🌺

  3. سلام بر بانوی فرزانه

    🌺🌺🌺🌺🌺🍃🌿💐

    • سپیده طالبی

      آبان 11, 1398

      درودها حضور استاد فاتح گران ارج
      و بینهایت سپاس برای حضور ارجمندتان گرامی🌺

  4. طارق خراسانی

    آبان 10, 1398

    سلام و درود

    زندگی شادی و غم هایی دارد
    نه شادی هایش مشگل گشا هستند و نه غم هایش ماندگار

    در پناه خدا شاد زی 🌿👏👏👏👏🌿

    • سپیده طالبی

      آبان 11, 1398

      سلام و عرض ادب و احترام
      حضور استاد گرامیم جناب خراسانی گران قدر
      و سپاس بیکران
      کاملا درست میفرمایید گرامی
      سایه تان مستدام🌺

  5. مهتاب ایزدسرشت

    آبان 11, 1398

    ❤️سلام و درود

    • سپیده طالبی

      آبان 13, 1398

      درودها بانوی نازنین
      و سپاس بیکران🌺

  6. رسول رشیدی راد

    آبان 11, 1398

    با سلام و درود خدمت شما سرکار خانم طالبی
    بسیار زیبا
    زنده باشید
    🌹🌹🌹🌹🌹

    • سپیده طالبی

      آبان 13, 1398

      سلام و عرض ادب گرامی
      و سپاس بیکران از حضورتان🌺

  7. امیر جلالی

    آبان 11, 1398

    اینکه آدمی برای یافتن و شناختن خود چه مسیری را طی می کند و در این میان از چه اتفاقاتی و چه مراحلی عبور می کند و جه چیزها که نمی بیند و نمی شنود… حکایتی است تقریبا برای همه مشابه…
    اما سفر درونی و بیرونی هر کدام قصه خود را دارد.
    این اثر زیبا با آنکه تلخ بود اما بی نهایت باور پذیر بود و خوش طعم… مانند یک قهوه تلخ در صبحی پاییزی…
    بهره بردم و درود بر شما

    • سپیده طالبی

      آبان 13, 1398

      درودها جناب جلایی گران قدر
      دقت نظر و واکاوی تان در اشعار بسیار ستودنی و درخور تقدیر است
      سپاس برای لطفتان بزرگوار
      شاد و پاینده باشید🌺

  8. حامی شریبی

    آبان 11, 1398

    اگرچه دلبستگی اش
    پر از هوای پنجره
    بود
    ولی بی توقع تر
    ازنفس های نسیم
    تنش را
    در گلوی شب
    دفن کرد
    گل شب بویی
    که
    درغفلت چشمها
    خود را
    به خدا سپرد
    حامی شریبی
    درودتان باد بانوی خوب شعر
    جناب استاد طاابی گرامی
    همیشه ی قلم تواناو احساس تواناترتان شور و شعور خوبیهاست
    شاد باشید
    ایام بکام
    🌹🌹🌹

    • سپیده طالبی

      آبان 13, 1398

      اگرچه دلبستگی اش
      پر از هوای پنجره
      بود
      ولی بی توقع تر
      ازنفس های نسیم
      تنش را
      در گلوی شب
      دفن کرد
      گل شب بویی
      که
      درغفلت چشمها
      خود را
      به خدا سپرد

      حامی شریبی

      بسیار زیبا و همدلانه بود جناب استاد گرانقدر
      سپاس برای تمام مهربانی هایتان
      شاد باشید و برکام🌺

  9. مینا یارعلی زاده

    آبان 11, 1398

    در پیِ خود چه سال ها به سختی دویده‌ام
    درود بر بانو طالبی خوش قلم
    زیبا بود
    مرا یاد بداهه ی چند روز پیش خودم انداختید که پیشکش میکنم:
    خوبم ولی…
    میخواهم خودم را
    به “خود” برگردانم
    سر می چرخانم
    آشناتر از منی
    عقب می بینم
    به دنبال من
    راه افتاده
    هزارسال خسته
    قرن ها متلاشی
    ولی لبخند خوشحالی
    از برق نگاهش
    دست دلم را
    می گیرد
    او خود منست
    از پس سال ها
    به من
    می رسد
    .
    درود بر شما و زنده باشید🌷🌷🌷

    • سپیده طالبی

      آبان 13, 1398

      خوبم ولی…
      میخواهم خودم را
      به “خود” برگردانم
      سر می چرخانم
      آشناتر از منی
      عقب می بینم
      به دنبال من
      راه افتاده
      هزارسال خسته
      قرن ها متلاشی
      ولی لبخند خوشحالی
      از برق نگاهش
      دست دلم را
      می گیرد
      او خود منست
      از پس سال ها
      به من
      می رسد

      مینا یارعلی زاده

      بسیار زیبا و همدلانه است سروده دلنشین تان نازنینم
      سپاس برای این مهربانی تان🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا