![عظیمه ایرانپور](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/08/WhatsApp-Image-2021-08-05-at-10.30.25-e1672296899281.jpeg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
همسفر! رفتی و از قافله ها می ترسم
زیر آوار شب از زلزله ها می ترسم
با جوابی که سکوتت به سؤالم داده
آه! از حل همه مسئله ها می ترسم
تا خزان زرد شد از دوری دستان بهار
از زمستان و همه فاصله ها می ترسم
قاضی دل که شده شاکی هر روز و شبم
متهم کرده مرا از گله ها می ترسم
سینه ام پر شده از ابر سترون افسوس!
کم کم از ریختن حوصله ها می ترسم
متولد شدم از سایه ی چشمان تو باز
رفتی و از همه ی قابله ها می ترسم
عظیمه ایرانپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
بهمن 9, 1397
درودها سرکار خانم ایرانپور
غزل جلیلی را میهمان صفحه شما بودم
امید که هماره نویسان و مانا باشید@};-@};-@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 11, 1397
سلام و عرض ادب
خوشحالم صفحه ام را لایق میزبانی دانستید
سپاس@};-
پاسخ
بهمن 9, 1397
سلام و درودها نازنین شاعر
زیبا سرودید…آفرینها
پاسخ
بهمن 11, 1397
سلام بانو
خوشحالم بعد از مدت ها
افتخار میزبانی نگاه شما نصیبم شد
سپاس@};-
پاسخ
بهمن 9, 1397
سلام
غزلی شایسته و در خور و ارزنده
دستمریزاد
و
پاسخ
بهمن 11, 1397
سلام بزرگوار
خوشحالم مورد پسند شما واقع شد
ممنونم از نگاه بلندتان@};-
پاسخ
بهمن 9, 1397
سلام و درود
بدون شک این غزل از زیباترین آثاری است که اخیرا خوانده و یا شنیده ام .
در پناه خدا @};-=D>=D>=D>@};-
پاسخ
بهمن 11, 1397
سلام عموجان
همیشه مرا با تشویق ها
و پیام های دلگرم کننده تان خوشحال می کنید
ممنونم@};-
پاسخ
بهمن 13, 1397
درود برشما زیبا سروده اید برقرار باشید@};-
پاسخ
بستن فرم