🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سنگ تنهايى

(ثبت: 269839) خرداد 2, 1403 

 

سنگ تنهايى به سرعت آمد و بر دل نشست
روز سختى بود آن روزى كه جام دل شكست

ساحل آرام و آبى وسيع بى كران
جان پناهم شد در آن طوفان بى پرواى پست

رو به دريا كردم و هر قسمت از احساس را
در دل اشكى سپردم بر تن امواج مست

بعد از آن بر خاك افتادم تهى از هرچه بود
رشته هاى بين قلبم با تعلق ها گسست

تا وجودم خالى از آن تكه هاى تيز شد
نرمى آرامشم را كم كم آوردم به دست

تازه فهميدم كه تنها قطره اى از آسمان
بر تمام زخم هاى دردناكم مرهم است

روى ساحل بر تن شن ها نوشتم: “مى شود-
بازگشت و در به روى زندگى كردن نبست ”

عظيمه ايرانپور

 

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 2, 1403

    روى ساحل بر تن شن ها نوشتم: “مى شود-
    بازگشت و در به روى زندگى كردن نبست

    سلام عزیز جان عمو‌

    شما یکی از چهره های درخشان شعر ‌و ادب این سرزمین هستی

    در پناه خدا 🌹

    • عظیمه ایرانپور

      خرداد 8, 1403

      سلام عموجان
      نظر لطف شماست
      ممنونم از توجه و محبتتون
      سبز باشید و سربلند🌸

  2. حمید گیوه چیان

    خرداد 2, 1403

    درود بانو ایرانپور گرانمهر
    بینهایت زیبا و دلنشین.
    دستمریزاد
    قلم و وجودتان سبز و ماندگار
    شاد و سلامت باشید👏👏👏👌👌👌

    • عظیمه ایرانپور

      خرداد 8, 1403

      سلام و عرض ادب
      بی نهایت سپاس از
      همراهی و حضور سبزتون
      زنده باشید در پناه خدا🌺

  3. مهرداد مانا

    خرداد 2, 1403

    و شعری که پایانش را خوب ببندی یا خوب باز بگذاری، اثرمندی دو چندان دارد . دمتان گرم

  4. امین غلامی

    خرداد 22, 1403

    آواره ی چشمان سیاهت شده ام هر شب و هر روز…

    ای چشم سیاه ِ منه دیووانه، کجایی؟

    امین غلامی (شاعر کوچک)
    اینستا (amingh68)

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا