🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
.
2. لمس کن
انبوهِ متراکمِ خیال ام را
در آزادیِ سر به مُهرِ سخن هایی
که هرگز روایت نمی شوند
3.
تفاوتی است
میانِ دشت و مُغار و غار
با آهویی که خواب می شود
اما من
ذهنِ دو گانه ی تو ام
در نقاشیِ بوته ها و برده ها
4.
می دانی ؟
دیگِ بخار،
واقعیتی نیست که بتوان بر آن ایستاد
یا به آن لگد زد
ما تا انتهای قرن ها رفته ایم
5.
با من از میخ و دیوار سخن نگو
که چنان یکدیگر را نمی فهمند؛
که زندگیِ روانیِ میکرو ارگانیسم ها را
6.
من
آرایش ِملایم ِطبیعتم
بر چشمان ستاره و لبان اقیانوس
آن گاه که هسته ی دانایی ام را
می شکاف َد
آفتابِ دستانِ تو
7.
…
پنجم اسفند نود و شش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم