🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دیریست روزگار، همه، دود و آتش است
شبهایمان سیاهی خوابی مشوش است
تا بود سالها به همین دردها گذشت
آه از وطن که وارث خون سیاوش است!
۱۰ آبان ۱۴۰۰
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
مرداد 22, 1402
سلام و عرض ادب جناب سیار ارجمند
زیبا و دردمندانه سرودهاید. درود بر شما.
زنده باشید🌸🌺🌸🌺
پاسخ
مرداد 23, 1402
سپاس از مهر شما
پاسخ
مرداد 23, 1402
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌿
پاسخ
مرداد 23, 1402
سپاس فراوان
پاسخ
مرداد 23, 1402
میش وار
سر در پوستین بردگی و
موش وار : دیده در دوزخ تیرگی
دعوی خون سیاوش را
پیراهن پاره ی عثمان بر چوب کردیم و
خیال خام خلافت را
قرآنی بر نیزه …
1۳۸۳
متشکرم رفیق که منو یاد این سوگنامه ی قدیمی انداختی . درست است و همان طور که شما فرمودید :
شبهایمان سیاهی خوابی مشوش است
پاسخ
مرداد 23, 1402
سپاس از مهر شما
پاسخ
بستن فرم