🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۷/۰۲/۰۸ |
| تعداد شعر: | 83 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۳/۱۲ |
آخ آقا زاده دارد پول پارو می کند
مادراو هرچه را که مانده جارو می کند
تا سحر دارد صدای خش خشی در خانه اش
سیخ ها را نیمه شب در ران تیهو می کند
او کباب بره آهو می خورد در منزلش
بچه ی همسایه ای زانو زده بو می کند
از سر شب شیره وتریاک تو رگ می زند
خنده با صغرا وماری وپرستو می کند
ما نمی فهمیم از پول وحساب بانکیش
توی مجلس یا عمو یا خاله اش رو می کند
در زمانی که همه خوابند خرخر می کنند
او دلار وسکه ها را در ترازو می کند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
درود بر شما و سپاسگذارم.فراخ دید شما بسیار قالب احترام است و بسیار شیوا واکاوی
در در فراسوها
درود فارغ از نظر نیچه که گاه زن را مکرم و گاه مجرم یاد میکند ،
