🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در فکر ثروت، شُهرت، محبوبیّت بودم سال ها
در آرزوی جایگاهی بالا
امّا گذشته از چهل سفرم حالا
گذشته از حواشی، فرزانه تر از معمّا و فراتر از رؤیا، می اندیشم زیبا
می بینم، تماشا می کنم همراهیِ تو را
چونان سیّاره _ ستاره ای پنهان یا پیدا
باشنده، زاینده، پاینده
در مدار و
بی قرارِ
تازه به تازه یِ
قرار.
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
شعر سروش: گونه ای شعر کوتاه وابسته به شعر پیشرو (آمیخته ای از شعر سنتی و نو، با ترفندهایی ویژه) که معمولا در بیش ترِ لَخت های نخستین، قافیه یا قافیه آهنگ دارد و در لَخت یا لَخت های پایانی، به شیوه ای متفاوت می آید تا از راه این دگرگونی، به برجستگی برسد.
در سروش های ناب، سعی می شود نگاه و بیان، تازگی داشته باشد و معنا در لایه های چند بُعدی قرار بگیرد.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
دی 22, 1401
چه ساده عمرم گذشت …
چه ساده عمرم گذشت
چهل تا بهار رو دیدم
چه حرفا که تو عمرم
از این و اون شنیدم
کجای کار خطا بود؟
چه اشتباهی رفتم؟
نیت من که خوب بود
من که خدایی رفتم
چه قدر باید بخندم
با غم و دردای خود
چقد باید صب کنم
تا فردا فردای خود
تو غربتم ، بیقرار
یکی بیاد سراغم
بسه همش تنهایی
اینقد ندین عذابم
دور و بری هامونم
یجور بامن غریبن
فکر پول و جیبشن
همش میگن اسیرن
ته دلم هیچی نیس
از این کارا خسه ام
نگو دروغه قصه
من به تو وابسه ام
عجب حکایتی شد
این حال و روز زارم
دفتر من پر شد از
قصه روزگارم
ناز و کلاس و تحقیر
این روزا واگیر می شن
تو جلد ماها می رن
آدما درگیر می شن
تموم شدن اون روزا
ساده قدم می ذاشتیم
تو جاده زندگی
برو بیایی داشتیم
دلا همه شکسته
این خنده ها دروغه
واقعیتا گم شدن
زندگی ها شلوغه
ادب تو زندگی مون
بدجوری تعطیل شده
سلام و احتراما
امروزی تبدیل شده
هر چی جلوتر می ریم
آدما بدتر می شن
قدیما یادش به خیر!
حیف لای دفتر می شن
می گن سلام هرکی
شصت و نه تا ثوابه
تو عمق مطلب برو؟
اینا همه حسابه
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
پاسخ
دی 22, 1401
سلام و درود و ارادت
زنده و سرزنده باشید در پناه خدا
پاسخ
دی 22, 1401
سلام
باشنده فکر کنم معنای ساکن می دهد ولی سیاره اگر متحرک باشد با این صفت تطابق ندارد
گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن
گفتم آری نکنم ساکن و باشنده شدم
پاسخ
دی 22, 1401
البته باید دید ساکن به معنای سکونت کننده است یا غیرمتحرک
پاسخ
دی 22, 1401
توضیحاتی در این باره عرض شده
پاسخ
دی 22, 1401
سلام و درود و سپاس تان
گمان کنم مطلب، عمیق تر از این است که فرمودید؛ مثلا:
1. باشنده در مدار،
خودش عنوانی گویا و تفسیرکننده ی خود است.
آنچه یا آن که در مدار است، حرکت دارد اما در چارچوب مدار؛ پس خارج از مدار نمی شود و در آن، باشنده است.
2. باشنده در این جا به معنای دارای بودن یا دارای وجود؛ یعنی آن که شرافت داشتن وجود از طرف واجب الوجود به او اهدا شده و این خود، جایگاه و مقامی است شایان که خارج از عدم است و چون این وجودبخشی، از طرف یگانه ی هستی است، در خور قدردانی.
پاسخ
دی 22, 1401
سلام باید دید می توان باشنده را در این معانی به کار برد یکی از مترجمین هستی و زمان هایدگر ظاهرا به همین معنا به کار برده و استشهاد کرده بود به همان بیت مولوی ولی یکی از منتقدین باشنده را دران بیت و ظاهرا به طور کلی در معنای ساکن می دانست
پاسخ
دی 22, 1401
درود بر شما استاد گرامی جناب رضاپور عزیز
سروشی با شکوه و متفاوت از شما خواندم
عااااالی ست
زنده باشید به مهر
💐🌿🙏❤️🙏👏👏👏
پاسخ
دی 22, 1401
درود و سپاس و ارادت
استاد گرانقدرم
زنده و سرزنده باشید در پناه خدا
🌹💐🌿🙏❤️🙏🌷🌷🌷🌹
پاسخ
دی 22, 1401
درود بر شما
پاینده باشید 🌷🌷
پاسخ
دی 23, 1401
درود و سپاس تان
زنده و سرزنده باشید در پناه خدا 🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم