🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نگاهی به شعر «مانند مجسمه … » از «سیدمحمدرضا لاهیجی»

(ثبت: 246603) اردیبهشت 11, 1401 
نگاهی به شعر «مانند مجسمه … » از «سیدمحمدرضا لاهیجی»

 

1- متن شعر:

از نطفه به شغلِ بی کسی مشغولم

هم‌قصهٔ غصهٔ دلِ بهلولم

مانندِ مجسمه به میدانِ تنم

بی چشم و بدونِ دست و پا، معلولم

شاعر: سیدمحمدرضالاهیجی (ساکوتی.هند)

——————

2- نگاه و تحلیل:

نگاهی به شعر مانند مجسمه …

تلاش مضاعف و همت بلند، دو ویژگی است که افراد دچار معلولیت برای غلبه بر نیازهای ویژۀ خود به آن محتاجند و معلولان موفق بی تردید به این دو صفت آراسته‌اند.
همین دو ویژگی در اغلب مشاهیر مورد احترام مردم سرزمین های مختلف وجود داشته که مجسمۀ آن‌ها در میادین عمومی ساخته شده.

شعر در سطح بیرونی، تنهایی و بی کسی و غم و غصۀ معلولان را به تصویر می‌کشد اما در سطح درونی به دلیل اشاره به مجسمه و تاکید بر آن در عنوان رویکردی دو گانه پیدا می کند:

1- تقویت این تنهایی و بی کسی به دلیل تمرکز بر سکون و بی حرکتی مجسمه و از دست دادن کارکرد ها. مخصوصا با توجه به مصراع آخر و تداعی اصطلاح «بی‌دست و پا بودن» از عبارات «بدون دست و پا» که نشانۀ اوج اندوه و احساس ناتوانی است.

2- غلبۀ فرد معلول بر این تنهایی و بی کسی چرا که به مجسمه در میدان تن اشاره شده. مجسمۀ در میدان، اساساً اختصاص به مشاهیر و بزرگان و قهرمانان دارد و میدان تن می‌تواند آوردگاهی به شمار آید که فرد معلول بر ناتوانی‌های جسمانی خویش فائق می‌آید

نگارنده: فریبا نوری
18 اسفند 1400
شمارۀ ثبت در کارگاه نقد: 246051

نگاهی به شعر مانند مجسمه …

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. مدینه ترکاشوند

    مرداد 30, 1401

    سلام ودرود
    برخانم دکترزیبا قلم
    ماشاالله چقدر زیباقلم زدید
    هزاران درود👏🌹

    • فریبا نوری

      شهریور 3, 1401

      درود و سپاس از محبتتان بانوی نازنین 🌷🌷🌷

  2. فریبا نوری

    شهریور 3, 1401

    سلام استاد لاهیجی ارجمند

    از لطفی که به قلم نقد نگارنده دارید بی نهایت سپاسگزارم و خشنود.

    شعر زیبایتان را برای پیر پرنیان اندیش ادب پارسی شادروان ابتهاج خواندم و بسیار لذت بردم

    راستش الان در یک کلاف سردر گمی از مشغله ها هستم که باعث می شود فرصت و تمرکز کافی بر ای نقد نداشته باشم و شان شعر رعایت نشود
    لذا ترجیح می دهم فعلا چیزی ننویسم اما در اولین فرصت مقتضی که آمادگی نقد را پیدا کنم حتما بر یکی از شعرهای زیبایتان خواهم نوشت

    با درود بیکران

    🌷🌷🌷

    • سیدمحمدرضا لاهيجی

      شهریور 3, 1401

      سلام خانم دکتر
      صبح سرکارعالی بهشت

      شاگردم و خاکسار

      الگوی نوشتاری آن اثر استاد فرانوشت است که ابداع حقیرست، از استادانی چون شما به این دلیل خواهش نگاه و تحلیل نظر کرده ام که در رفتارشناسی نوزاد تازه متولدم و مرامنامه ای که برایش مدون کرده ام پس از دریافت نظرات استادان غور بیشتری کنم تا هم بتواند بزرگ شود هم سر سلامت
      به زمین بگذارد صدالبته بزرگوارید و عجله ای در کار نیست!

  3. سیاوش آزاد

    شهریور 15, 1401

    سلام
    خوشا شعری که نقادش تو باشی
    درود ویژه محضر خانم دستور نوری (من از لغات فرنگی احتراز دارم دنبال معادل برای دکتر بودم و امروز در دهخدا دیدم که دکتر از دستور اتخاذ شده بنابرین چرا ما از داشته های خود استفاده نکنیم این هم از عجایب است دیگران از ما می گیرند ما تغییر یافته آنها را دوباره اخذ می کنیم کما آنکه مواد خام را از ما می گیرند و بعد از فراوری دوباره به قیمت گزاف به ما می فروشند)

    امید که روزی آثار این کمترین توفیق تحلیل حضرتعالی را بیابد

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا