🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
من درد را
در کوچه خیابانهای این شهر
قدم زده ام
گونه هایش را بوسیده ام
و لبانش را…
آه…
تنهایی ام را
تنهایی بر دوش کشیده ام.
خواب و خیال در من مرده است.
جنازه رویاهایم را
در پسِ چشمان ابری ام
بدرقه میکنم،
هیچ کس نیامده است
و من
خاموش و خمیده
خیال های بافته ام را
چال میکنم.
# دنیا_تیموری
۱۴۰۱/۲/۱۸
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اردیبهشت 26, 1401
و من
خاموش و خمیده
خیال های بافته ام را
چال میکنم…
سلام دنیای عزیزم
دختر شاعرم
بی تکلف می گویم اشعارت را از قدیم دوست داشته و دارم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
اردیبهشت 26, 1401
نوشِ جان و نگاهتون بابا طارق عزیز🌹🌹🌹💜
پاسخ
اردیبهشت 27, 1401
درود بر شما🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 27, 1401
🙏🌹🌹
پاسخ
بستن فرم