🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تفرجی در یک غزل

(ثبت: 256749) اسفند 8, 1401 
تفرجی در یک غزل

شاعر: سرکارخانم نسرین حسینی
شعر: غزل نغمه ی محزون
نویسنده : غلامحسین جمعی
برای بر قراری بهترو لذت بیشتر بدو از غزل با هم یکبار دیگر به خوانش آن می نشینیم
نغمه ی محزون
هنوزش این منم در زخمه ی ویرانگر سازش
که با خود می برد تا هر کجایم ، شوق پروازش
همیشه هر شب و روزم به یادش شعله می نوشم
چگونه سر کنم بی او ، دراین غوغای طنازش
نشانده در شب گیسو چه زیبا ماه کامل را
شب تاریک و ماه از پی ، بنازم اوج اعجازش
دلم را پاره کرده با همه نامهربانی ها
سکوتم پر شده ، از نغمه ی محزون آوازش
به شوق شرجی چشمان مست او سفر کردم
چه میگردد که چشمانم ببیند لحظه ای بازش
پر از شورابه ی شعرم ، شبیهم ، زخم نی نامه
تماشا کن چه کرده با دلم ، چشم غزل سازش
چنان گل کرده درجان و دلم شوق تماشایش
که می روید گل نسرین ازین پایان و آغازش

غزل فوق به شدت تصویری ودارای استعاره هایی می باشد که لب ریز احساسات است ،
علت اینکه این احساسات، شیرین و دلربا و دوست داشتنی گردیده است به این خاطر می باشد
که در جوار آرایه هایی که در زیر بدانها می پردازیم قرار دارد . به مصداق شعر سعدی
( گلی خوش بوی در حمام روزی …………)
1 ــ مراعات النظیر: ( زخمه ، سازــــ شب ، گیسوــ ماه مامل ــ همیشه هر شب و روزم ــ جان ، دل)
2 ــ واج آرایی حرف شین: (همیشه هر شب و روزم به یادش شعله می نوشم ـــ شرجی چشمان ــ شورابه ی شعر) ،
3 ــ پارادوکسها : ( پایان و آغاز ـــ شب وروز ــــ شعله می نوشم ــ غوغای طناز ــ اوج اعجاز)
4 ــ تتابع اضافات ـ (شوقِ شرجیِ چشمانِ مستِ) که هم نوعی تکرار واج مصوت کسره ـــــِ می باشد و
هم به طنین موسیقی درونی شعر افزوده است و هم باعث گردیده که یک نوع تصویر خاصی را
به نمایش بگزارد چون هر چه به یک پدیده مشخصاتی بیشتری را الحاق کنیم تفاوتش با دیگر
المان ها زیاد شده و به درجه ی منحصر به فردی تبدیل می گردد.
5 ــ آشنازدایی( چشم غزل سازــــ شعله می نوشم )( دلم را پاره کرده با همه نامهربانی ها) نامهربانی که یک صفت است
به آن حالت فاعلی داده و تحرک داده است و یک نوع آشنازدایی می باشد .
غزل گرچه همچنانکه از نامش پیداست ” نغمه ای محزون” می باشد ولی این حزن آنچنان شیرین
و دلربا به تصویر کشیده شده است که نه گوش را می آزارد و نه گرد و غبار غم و اندوه را به دل می نشاند
گویی گلایه و درد دلی بیش نیست و بیشتر انتظارات یک عاشق را به نمایش می گذارد
به شوق شرجی چشمان مست او سفر کردم
چه میگردد که چشمانم ببیند لحظه ای بازش
ویا در انتهای غزل عنوان می کند
چنان گل کرده درجان و دلم شوق تماشایش
که می روید گل نسرین ازین پایان و آغازش
گویی که این تمام حزن و اندوه بخاطر فراق از یار است و بس .
یکی از خصوصیاتی که درذات غزل نهفته است همین برد وسیع و پتانسیلی ست که در آن وجود دارد
هم توانایی پاسخ دادن به تغزل را دارد و هم می شود عشق زمینی و آسمانی را درظرف آن ریخت و هم
برای بحث و مجادله مسایل عرفانی و اجتماعی وسیاسی و نارسایی آمادگی کامل دارد . و با چینش و گزینش
خوب میتواند موسیقی دلخواه شاعر و مضمون شعر را ایجاد نماید . که البته مدیون توانایی زبان فارسی و
امکاناتی ست که در حروف فارسی گنجانیده شده . گویی هر حرف یک نت موسیقی است و فقط شاعر باید
توانایی استفاده از این نت ها را داشته باشد. واگر شاعر ذوق نقاشی هم داشته باشد می تواند با کشیدن بهترین نقاشی
آن را به بهترین شیوه رنگ آمیزی کرد به این مصرع توجه کنید
نشانده در شب گیسو چه زیبا ماه کامل را
به راحتی” ماه کامل” یاهمان” قرص قمر” زیبا که در تاریکی شب در آسمان جلوه گری میکند را به” صورت” یار تشبیه و
در میان گیسوی دلبرکه مثل شب تاریک است را به نمایش گذاشته است . در این غزل انسجام افقی در مصرع و ابیات و انسجام
عمودی در کل غزل به راحتی احساس می شود و قافیه ها نیز در خدمت ابیات غزل اند. و سعی شده است از مرجله ی تشبیه
گذر کرده و در اکثر موارد حتی مرزهای تشبیه بلیغ را نیز درنوردیده ودر حیات با صفای استعاره قدم بزنند زیرا تشبیه وحتی تشبیه بلیغ
می خواهد المان ویا موضوع و یا پدیده ای را به شکلی دیگر که با ارزشتر و زیبا تر است به ما غالب کند . در صورتی که استعاره
می خواهد بگوید که این المان و یا ابژه همان چنس مرغوب و زیباست و لاغیرآن هم در کوتاه ترین کلمات و به کلی زیبا تر.
به این مثالها توجه فرمایید
معشوق من مثل ستاره در آسمان می درخشد( تشبیه ساد ه)
نگار من ستاره درخشن است ( تشبیه بلیع )
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد( استعاره ) حافظ
برای شاعر بزرگوارو فرهیخته آرزو بهترین هارا دارم.

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا