🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای آزادی ، ای آرزوی دور
نشکن اگر در بند تاریکی
ای اولین از وعده پاکان
امید باید زنده حتی حد باریکی
با بودنت زندان شد آرامش
هر خانه آباد است گر باشی
آسان نفس گیرم من انسان
غم لانه می سازد(گر) سفر باشی
با هر قدم در پهنه بنهادن
با شرط تو آغاز می گردد
این زندگی ، این رسم بنیادی
گنجشک هم آماده پرواز می گردد
تحقیر کردن های بی پایه
تاثیر دارد بر تن عصیان
در حصر میدارد تو را تقدیر
همدست با نادان به هر نسیان
باز آی آزادی ، وطن زخمیست
آغوش گیر این خطه خونین
دامان او خالی ست از گل ها
پیوسته درگیر تب و نفرین
باز آی آزادی، وطن زخمیست
آغوش گیر از مهر خود ایران
جانانه در جنگ و خود آگاهی
این قصه ی بیداری شیران
سروده شده از : ادریس علی زاده
دی ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
دی 14, 1401
درود بر شما جناب علیزاده گرامی
از اشعار خوبتان بهره بردم
زنده باشید
💐🙏💐
پاسخ
دی 14, 1401
درود بی کران برای حضور سبزتان
پاسخ
دی 14, 1401
سلام و درود و خدا قوت
پاسخ
دی 14, 1401
درود بیکران بر شما
پاسخ
دی 15, 1401
آزادی مقوله ی شیرینی ست و ارزش دارد برایش به زندان بیفتی یا کشته شوی .
پاسخ
دی 16, 1401
درود به نگرش پاک وطن پرستی تان و عقیده من نیز چنین است
پاسخ
دی 27, 1401
ما مینویسم آزادی
تو بخوان اسیری
ما میگوییم آزادی
تو بشنو فقط نام یک میدان!
درود بر شما و قلم آزادتان🌷
آه اگر آزادی
سرودی میخواند…
پاسخ
دی 27, 1401
درود بیکران من نیز بشما دوست گرامی و بزرگوار ، از بابت توجه شما خرسندم
پاسخ
بستن فرم