🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 میله‌های قفس

(ثبت: 265708) آبان 28, 1402 
میله‌های قفس

میله‌های استخوان یک قفس فرسوده است
سینه‌ام عمری درونش از نفس، غم بوده است

مثل زندانی که همراهش تمام روز و شب
سال‌ها، همپای من، این راه سخت پیموده است

چون اسیرم عمر طولانی درون کالبد
این چنین ظلمی زمان بر هیچکس ننموده است

سرنوشتم حال و احساس مرا زنجیر کرد
این چنین، بخت مرا چون خار و خس آلوده است

دیگر از آن میله های محکم عصر جوان
نیست و آزادی‌ام یک حس نابخشوده است

آرزویی شد برایم حس آزادی چنان افسانه‌ای
شد شبیه اشتیاق و چون هوس سرخورده است

استخوان‌هایی که پوکیده ز فرط خستگی
بند بند سینه‌ام وا رفته، گویی مرده است

 

ادریس علی زاده

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا