🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بغض ها

(ثبت: 262133) تیر 30, 1402 

 

بغض های کهنه اش آرام نیست
در فضای کوچک خانه ی سرد
گوشه ای تصویر یک قاب کثیف
خاطراتش اشک ها را تازه کرد

آه بر روی زبان غلطید باز
بار چندم بود آهی می کشید
سرخی گونه ، گواه گریه بود
هق هق ناقص امانش می برید

لرزش آرام دست و شانه ها
دورخیز یک نگاه نگران
امتداد یک چروک صورتش
مثل رودی اشک ها در آن روان

با صدای ناله لولای در
چشم ها آهسته تر وا می شود
خستگی تنها رفیق او‌ کنون
در سکوت او، زبان وا می کند

پلک های ناصبور چشم او
گاه باز و گاه از پف بسته است
موعد یک بی قراری می رسد
خواب در چشمان او صف بسته است

این منم، دوران سخت کودکی
سال هایی از حیات بی ثمر
آن قدر در سوت و کور آن زمان
کودکی، کوران ظلم سلطه گر

والدین ما، خرد را کشته اند
آبروی خویشتن را برده اند
قبر ، تنها هدیه ی خاک وطن
کودکی ها نیز به یغما رفته اند

ادریس علی زاده

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها 10 
  1. مهرداد مانا

    تیر 30, 1402

    سلام
    بخصوص در پاره ی آخر گل گفتی ادریس جان

    • ادریس علیزاده

      تیر 30, 1402

      درود بشما دوست خوبم ، آن گونه که بغض کرده بود شرح داده نشد در واقع سخت خواهد بود گفتن مطالب ناراحت کننده‌ ، هر چند بر اساس حقیقت آن زمان و زمان جاری، مستند و بی غل و غش سرودم البته در حد توان فنی و ادبیات خودم. خوشحالم که مورد تایید شما نیز بود. نتشکرم

  2. طارق خراسانی

    تیر 30, 1402

    والدین ما، خرد را کشته اند
    آبروی خویشتن را برده اند
    قبر ، تنها هدیه ی خاک وطن
    کودکی ها را به یغما رفته اند

    سلام و درود

    آموختم

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌🌹🌱

    • ادریس علیزاده

      تیر 30, 1402

      درود ها همیشگی بر شما استاد بزرگوارم که در عین تسلط، چوب کاری( بقول قدیمی های ما) می‌فرمایید.بنده در حال درس پس دادن هستم بعنوان شاگردتان ، البته اگر لایق باشم. در هر صورت تاج سر هستید

  3. محمدعلی رضاپور

    تیر 30, 1402

    🌹🌹🌹

  4. مهمان

    تیر 31, 1402

    والدین ما، خرد را کشته اند
    آبروی خویشتن را برده اند
    قبر ، تنها هدیه ی خاک وطن
    کودکی ها نیز به یغما رفته اند👏

    (خیلی سخته تاوان دردی رو بدی که خودت هیچ دخالتی در به وجود آمدنش نداشتی!)

    درود دوست نادیده و آگاهم🌹
    همیشه در خاموشی میام و میهمان سروده‌هایت میشوم. و حقیقتا لذت میبرم از خوانش دغدغه‌هایت ای همدرد ای هم‌نسل سوخته‌ی من.
    برقرار و نویسا باشی

    • ادریس علیزاده

      مرداد 1, 1402

      من هم درود میفرستم بهت و خوشحالم که گاها مورد توجه قرار می گیره. هر چند نادیده ، ارتباط این چنینی وجود داره اما حقیقت قوی اینه که رابطه قلبی بین ما و دیگران از جنس ما ، آنقدر محکم و مقدسه ، که نوید بخش خواهد بود. وقتی خرد و دانستن حقیقت ، دانایی رو در جامعه بتدریج گسترش بده ، در واقع اسکلت آن که اصلی ترین قسمت برای مقابله در برابر هر حمله و بلایای دیگر ، همین سطح خردمندی باشه ، معنی اون اینه که راه درسته و همیشه اعتقادم همینه که نباید دروغ گفت، تظاهر به چیزی کرد چون اهمیت نداره، نباید منفعت طلب بود بلکه ملی گرایانه باید تفکر و عمل کرد، تنهایی شکست پذیری همراه داره پس باید با هم بود با هر عقیده ، نه هر عقیده ای که آدمی رو به زیر بکشه پس کسی که دینی داره و سواستفاده میکنه توسط اون ، گناه مرتکب میشه و هر غلط دیگه که باید چنین دینی رو به زباله دانی فرستاد. اصولا در هر دینی، از رفتار نرم تا خشونت طلبی و تجاوز و کشتار ، درجه بندی داره. پس دین ، همون دینه با همون قوانین ضد بشری که باید نابودش کرد. احترام متقابل در این نوع مواجهه مسخره است. ببخش که متن بلندی شد چون سینه پر دردی دارم و گاها نوشته میکنم که حرفشو زده باشم. ببخشید دوست من

      • مهمان

        مرداد 1, 1402

        آفرین دوست گرانقدرم دقیقا درسته…
        اختیار داری خواهش میکنم،استفاده کردم و کاملا با حرفات موافقم
        ممنونم که برام نوشتی 👏🌻

        • ادریس علیزاده

          مرداد 2, 1402

          زنده باشید و بتابید چون خورشید . بدون تغارف میگم چرا که امید بخشی در وجود شما موج میزنه پس بمان برای ما دوست من

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا