🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 از کتاب آتشفشانِ ناز

(ثبت: 219781) دی 5, 1398 

 

صبح است و شکوفه¬ها شکوفا شده¬اند
دستان دعا بر آسمان، وا شده¬اند

از «این» به «یَابنَ» راه دوری رفتند
هم صحبت مهدی مصفا شده¬اند.

*
مِهرم به صفای عالم مهدی باد!
مُهرم چو نگین خاتم مهدی باد!

قلبم چو شکار ماتم مهدی شد
جانم به فدای مقدم مهدی باد!

*
مهدی! تو بیا مرا از این غم برَهان
از بند تمنّای دو عالم بِرَهان

خو کرده دلم به کوچکی¬های بزرگ
بسیارترین! دلم از این کم برهان.

*
ای خوب¬ترین! بپرس از ما حالی
تا اوج وصال خود عطا کن بالی

گرچه نرسد به چیدن خالت چشم
نگذار خیالم از جمالت خالی.

*
جامی بده جمعه¬ی قرار یار است
احوال دو آبشار چشمم زار است

هم عشق تو ماتم است و هم مرهمِ جان
شادم که به عشق یار، دل بیمار است.

*
رفتیم و به وصلش نرسیدیم هنوز
رخسار صمیمی¬اش ندیدیم هنوز

عمری به فدای لحظه¬ی آمدنش
آماده و سرشارِ اُمیدیم هنوز.

*
آن یار که دیوانه¬ی رویش شده¬ام
وابسته به اوصاف نکویش شده¬ام

یکتای دو عالم است و نامش مهدی ست
من نیز اسیر آرزویش شده¬ام.

*

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. 🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺

  2. زیباست شاعرگرامی
    شادکام باشید🌺

  3. سلام و ارادت و سپاس🙏🙏🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا