🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 از کتاب آتشفشانِ ناز -9

(ثبت: 223306) اسفند 19, 1398 
از کتاب آتشفشانِ ناز -9

 

فردا، نگار می رسد از راه دور عشق

شب، ذوب می شود ز تماشای نور عشق

فردای خوش، خوش است که خوش می شود بهار

به¬به! بهار جلوه گر نوظهور عشق

وا می شود امیدِ ستمدیدگانِ هِجر

مرگ ستم رسد ز غریوِ غیور عشق

خوش می شود غزل ز غزلگاهِ آن نگاه

شیرین شود جهان ز تماشای شور عشق

می آید و نگاه تماشایی اش لطیف

آسوده می شود نِگهِ ناصبورِ عشق.

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. امیر جلالی

    اسفند 19, 1398

    می آید و نگاه تماشایی اش لطیف

    آسوده می شود نِگهِ ناصبورِ عشق.
    بی نهایت زیبا بود و خوش آهنگ و خوش ایستاده در جای خود…
    دل انگیز بود نیز…
    درود بر شما

  2. سلام و درود
    احسنت غزل بسیار زیبا و مفرح بود🌺🌺🌺

  3. محمدعلی رضاپور

    اسفند 21, 1398

    سلام و احترام،
    فرهیختگان بزرگوار!
    خیلی دوست دارم تعادلی میان شعر سنتی و شعر نو در آثارم داشته باشم.
    از طرفی، اشعار سنتی زیادی چاپ شده (در چند کتاب) و چاپ نشده دارم و علاقمند به نشر شان هستم و از طرف دیگر،دوستدار شناساندن قالب های تازه ای همچون سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ) هستم.
    مدتی تقریبا فقط اشعار سنتی ام را نشر می دادم. دوستانی همچون استاد طارق خراسانی تذکر خوبی دادند که اگر می خواهی قالب های نوین را معرفی کنی، باید بیش تر به نشر آنها بپردازی.
    مدتی به نشر قالب های نوین پرداختم؛ اما از نشر شعر سنتی، جا ماندم.
    با اجازه تان، در بخش پیام های مربوط به شعرهای سنتی ام، اشعاری در برخی از قالب های نوین نیازمند به معرفی بیش تر می آورم:

  4. محمدعلی رضاپور

    اسفند 21, 1398

    سپید بود/
    و زیستنش سبز/
    و پروازش سرخ/
    و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
    آن میامی تن/
    آشکار/
    دلشکار/
    می سرود و می نواخت/
    شعرهای ماندگار/
    تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
    تبسمی آفتابارانی/
    آن چنان که کشتزارها/
    دوباره زیستن را/
    شاعرشدند.//

    (شعر سبز/ چندآهنگ، شعری ست میانه ی شعر سپید و شعر نیمایی و دست کم، یک امتیاز مهم به شعر سپید و یک امتیاز مهم به شعر نیمایی می افزاید. شعر سپید، از نظر وزن شعری، ضعیف است؛ اما شعر سبز، موزون تر از آن است و با سرایش شعر سبز – که شباهت زیادی به شعر سپید دارد- می توان با حفظ نِسبیِ امتیازات سپید، به نوعی شعر موزون تر دست یافت که البته سرایش آن برای سپیدسرایان به دشواریِ سرایش شعر نیمایی هم نیست.
    شعر چندآهنگ، امتیازی هم به شعر نیمایی می افزاید؛ یا به تعبیر دقیق تر، امتیازی نسبت به شعر نیمایی دارد و باز به تعبیر دقیق تر، چندآهنگ، امتیازی دارد که در شعر نیمایی و شعر سنتی تقریبا هیچ وجود ندارد (و این که گفتم تقریبا هیچ و نگفتم هیچ، دلیلی دارد که فعلا به آن نمی پردازم و آن را موضوعی برای پژوهشگران قرار می دهم.) شعرچندآهنگ را می توان در اوزان مختلف و به تعبیر جامع تر در بُحور مختلف عروضی سرود و به همین دلیل، آن را علاوه بر شعر سبز – که نوعی مشابه اما موزون تر از شعر سپید است- شعر چندآهنگ هم نامیده ایم. چندآهنگیِ شعر باعث انتقال از حال و هوایی به حال و هوایی دیگر می شود؛ مثلا با انتقال از بحر متقارب به بحر هَزَج، محیطی حماسی را به محیطی عاشقانه و تغزّلی تبدیل می کنیم و این ویژگی در شعر سنتی بجز در چند مورد تفنّنی و در شعر نیمایی بجز در مواردی اندک وجود ندارد و در شعر سپید- هر چند تغییر بُحور ممکن است فراوان اتفاق بیافتد- باز هم به دلیل ضعف و رقّتِ وزن شعریِ آن در مقایسه با وزن قوی تر و دقیق ترِ شعر چندآهنگ،
    تغییر حال و هوای احساسی شعر بر اساس تغییر آهنگ(بحر عروضی)، جلوه ی کم تری دارد. به عبارت دیگر: چون در شعر سپید، علت این امر(وزن عروضی) ضعیف تر است، معلول آن(چندآهنگی) هم به ناچار ضعیف تر است.
    به طور خلاصه: شعر سبز و یا چندآهنگ، نوعی شعر در میانه ی شعر سپید و نیمایی است که نسبت به سپید، آهنگین تر و نسبت به نیمایی، چندآهنگ تر و دارای قابلیت بیش تری برای انتقال از حسی به حس دیگر بر محور تغییر آهنگ شعر است.)

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا