🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اسم من را خط بزن

(ثبت: 224820) فروردین 15, 1399 

 

دانه ای برفم فقط… آوار بهمن نیستم
شاعر تاریکی ام، بعد از تو روشن نیستم

می روم عاقل شوم در خلوت سرد خودم
دیگر آن دیوانه ی اهل نرفتن نیستم

شاعری بی واژه و یک کوه هموارم؛ ببین
باغ بی برگی شدم، بعد از تو گلشن نیستم

ریشه های اعتمادم با دروغت خشک شد
دیگر آن سروِ قوی تر از تبرزن نیستم

هر سکوتی از رضایت نیست ای جانان من
حرف بسیار است، من دنبال گفتن نیستم

ارزش من را نفهمیدی، ترازویت خطاست
من طلا هستم عزیزم، خرده آهن نیستم

فرق بسیاری است بین عاشقی با هرزگی
این تو و این هرزه های پست، اصلا نیستم

قهرمان قصه های دیگرانی نارفیق
اسم من را خط بزن از قصه ات، من نیستم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 15, 1399

    سلام‌ و درود بر فرزند شاعرم
    عجیب شعرهایت به دلم می نشینند
    روان و دلچسب
    در مورد قافیه نکته ای را باید گوشزد کنم که برای شما که ششدانگ شاعر می باشی مفید است .
    بهمن ، روشن، گلشن، تبر زن ، آهن و امثالهم، در آنان نون ریشه کلمه است ولی نرفتن و گفتن ، نون آنان مصدری ست .
    البته شنیده ام یک مورد از آن استفاده شوداشکالی ندارد ولی بیش از آن مجاز نیست.
    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏❤️🌿

  2. مینا یارعلی زاده

    فروردین 16, 1399

    🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا