🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
(اسیر چاه زنخدان)
طالع من یا رب اینک در کدامین کوکب است،
گو شب قدر فزون بر الف شهرا امشب است!
نوش جان از بوسه ی لب های آن گیسو کمان،
دست من بر زلف و بر لب ذکر یا رب یا رب است!
من که در چاه زنخدانش اسیر افتاده ام،
باد فتح از یمن گیسویش همه در غبغب است!
شهسوار من که صدها مه بر او آیینه دار،
تاج هر شید سپهرش خاک نعل مرکب است!
تا نصیب ما بود جام می لب های دوست،
ترک می کی می کنم کاینم طریق و مذهب است؟!
تا که دل گرم عنایت های آن مه رو بود،
با سلیمان خوش برانم گر چه مورم مرکب است!
آن که چشمک می زند با نرگس چشمش به ما،
قوت جانم داندی در خنده زیر لب است!
زاهدان را گو که معذورم بدارند و رها،
سجده آنان را و می ما را گزینه مشرب است!
دیده بر راه تو دارد آسمان دل بر آ،
با تو ظلمت جمله نور و بی تو روز ما شب است!
گوشه چشمی گر که بنمایی شوم حاجت روا،
جان “عارف” در هوای روی دلبر در تب است!
غلامحسین خورشیدی(عارف)
95/9/10
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
اسفند 12, 1398
🌺🌸🌺🌸🌷🌸🍃
پاسخ
اسفند 12, 1398
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
پاسخ
اسفند 13, 1398
سلام بزرگوار!
از جناب عالی دعوت می شود در رای گیری برگزیدگان هفته،
همراه مان باشید:
http://sherepaak.com/223188/-
پاسخ
بستن فرم