🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ای دریغ

(ثبت: 257117) اسفند 19, 1401 

 

پیچ صبرم هرز شد از بس که پیچاندی مرا
پیش چشم دیگران با طعنه گریاندی مرا

در نگاه باغبان آفت نبودم پس چرا ؟
چون گیاه هرز در چشمشش نمایاندی مرا

شکوه ی بی مهریت را پیش کی باید برم
تا بداند با سگان همخانه گرداندی مرا

کارد را در استخوان طاقتم کردی فرو
تا به روی خاک ذلت خوب غلطاندی مرا

نقش اول را به من هرگز ندادی و فقط
چون عروسک مدتی در صحنه رقصاندی مرا

گر ضعیفم در تقابل با نگاه عاشقت
عیب از من نیست چون از عشق ترساندی مرا

جای خالی در دلت هرگز برای من نبود
چون اگر من داشتم جایی ,نمی راندی مرا

هر چه نالیدم منه بر چله ی کین تیر قهر
بیشتر از دشمنانم تیر باراندی مرا

چون نمی انداختی در کاسه ی قلبم وفا
از چه رو با پافشاری پیش خود خواندی مرا

عمر محنت شد بلند از آن سبب تا جرعه ها
از سر آب بقای جور نوشاندی مرا

کشور گیسوی تو شد موطن من ای دریغ
با پریشان کردنش از خانه کوچاندی مرا

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    اسفند 19, 1401

    سلام و درود
    خوش آمدید

  2. علی معصومی

    اسفند 19, 1401

    درودها بر شما جناب قادری نازنین
    ادیب ارجمند
    ♡♡♡

    🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

    در پناه خدا

  3. غلامحسین جمعی

    اسفند 19, 1401

    کشور گیسوی تو شد موطن من ای دریغ
    با پریشان کردنش از خانه کوچاندی مرا

    درودو سپاس بر شاعر بزرگوار وبا ذوقم

    جناب قادری

    دستمریزاد بزرگوار زیبا و هنرمندانه و دوست داشتنی است عزیز

    🙏🙏🙏🙏🙏

  4. صفا یغمایی

    اسفند 19, 1401

    درودبرشما جناب اقای قادری عزیز
    خیرمقدم
    غزل زیبایی راقلم زده‌اید.
    احسنتم
    موفق باشیدبزرگوار.
    🌺🌺🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا