🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 با من بمان

(ثبت: 256034) بهمن 21, 1401 
با من بمان

 

با من بمان تا خنده هایم جان بگیرد
نگذار عمرم در غمت پایان بگیرد

چیزی ندارم جز همین دیوانه بودن
با ماندنت شاید سری سامان بگیرد

سیلم که یک دریا جنون در سینه دارد
ای وای اگر با بغض سرگردان بگیرد!

یعقوب می ترسید با این فکر، روزی
مصری شود یوسف دل از کنعان بگیرد!

با من بمان این لحظه ها را کنج غربت
بدجور غمگینم… بگو باران بگیرد…

چون کودکی بی تاب هستم مادرش کاش
او را در آغوشش همین الان بگیرد!

می ترسم از فردا که شاید رفته باشی
این اشک ها را رفتنت آسان بگیرد…

 

«سیامک عشقعلی»

نشانی کانال تلگرام:
@siamakeshghali_official

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. مهدی سیدحسینی

    اسفند 3, 1401

    درود بر شما زنده باشید
    🌷🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا