🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به تلخی بغض خود را خورد شاعر
خیال نازکش پژمرد شاعر
تمام زخمهای بودنش را
به یاد آسمان آورد شاعر
همین دیروز بود انگار یک شعر
در عمق سینهاش افسرد شاعر
چه شبهایی که با یکقرن اندوه
میان گریه خوابش برد شاعر
غرورش را به دست رودها داد
و تنها بود… تنها مرد… شاعر…
«سیامک عشقعلی»
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بهمن 19, 1401
بسیار زیبا سرودید مهربان 🌹
پاسخ
بهمن 19, 1401
قلمتانجاودان احسنت👌👌👏👏👏
پاسخ
بهمن 19, 1401
درود و سپاس بر شاعر بزرگوارو فرهیخته وبا ذوقم
جناب سیامک عشقعلی
دستمریزاد عزیز زیبا و دوست داشتنی است
🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
بستن فرم