🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تملق کی کنم ، بستوده کاری ست
ستایش از بزرگان ، افتخاری ست
به دشمن یک نشان از خنده ام نیست
بر او “فریاد”، در پرونده ام نیست؟
بهشتم می برد اسطوره ی غم؟
بهشت از آنِ او ، ما را جهنم
به اکراهم مخوان ، بادا که آن بَد
به دین اکراه هرگز ره نیابد
همه پاکیزگان اهل بهشتند
گناه ما بر آنان کی نوشتند؟ [1]
به آزادی سخن گفتن گنه نیست
گناه دخترِ قانون مگر چیست؟
مرا این گفته از دنیای جان است
که آزادی سرودِ عاشقان است
به کشور دیده ام مثل ستوده
زنِ آزاده ای هرگز نبوده
اگر چه شَر به قانون بشر هست
ولی بانوی ما بر ضد شَر هست
علی رغم ستم ، با حربه ی کین
شده زندان زیارتگاهِ نسرین
بزرگان از چه خوبان را ستودند؟
از آن ، خوبان بسی در بند بودند
به دین احمدی زندان ندیدم
به وحشت، ظلم و کین، فرمان ندیدم
درود من بر آن پیغمبرِ پاک
به درگاهش چه هستم؟ گردی از خاک
30 فروردین 1398
[1] – برو ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت (حضرت حافظ)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اردیبهشت 1, 1398
سلام و عرض ادب🌺🌺🌿
پاسخ
اردیبهشت 4, 1398
سلام و درود
بسیار زیبا سرود ه اید
پاسخ
اردیبهشت 30, 1398
سلام و درود
گناه ما بر آنان کی نوشتند؟
یاد آور آیه قرآنی : ((وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى))
منظور از این عبارت این است که: (هیچ گناهکاری گناه دیگری را بر دوش نمی کشد).
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت .
در پناه حق
🌹🌷🌸🌸🌸🌷🌹
پاسخ
اردیبهشت 1, 1398
سلام و.درود بر جناب انصاری عزیز
سپاس از حضور بهاری تان
در پناه خدا 🌿🙏
پاسخ
بستن فرم