🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 به سرخی لب طلب آبی شرابی جام را طالب

(ثبت: 222380) فروردین 31, 1399 
به سرخی لب طلب آبی شرابی جام را طالب

 

غزل : 1

نظری کن به جهان خلق جهانی نگران

با ولی قهر چرا ، راهنما سمتِ خدا
جان شیرین به جهان اوست هدایت ما را

گر به ابلاغ کند حکم بشر را آگاه
التیامی بکند زخم دلی را به دوا

گر چه محروم ز مهرش بخدا عشق تویی
کعبه ای شمع دلی سوزی و سازی هر جا

گوشه دِیری بکنم گاه نگاهی به برون
هر کجا ورد زبانی ، به زبان راهگشا

نظری کن به جهان خلق جهانی نگران
نازنینا نظری ، بینِ ملل صلح و صفا

رحمتی خلق جهان را تو کریمی تو غنی
یارِ مظلوم تویی یارِ جهان ،گر چه خطا

واسط الفیض شدی بین خدایی و بشر
تحت فرمانِ تو ماییم ، ولی جلوه نما

غزل : 2

به سرخی لب طلب آبی شرابی جام را طالب

چو مؤلایم به تنهایی ، بریزم اشک پنهانی
به احوال آن کسان نالم رهایی لا ز نادانی

به سرخی لب طلب آبی شرابی جام را طالب
رها از جاهلانی تار دل ، سمتی به نورانی

میان طوفان درون کشتی کنم یادی ز نوحی هان
خدایش نا خدایی شد رها از راه طوفانی

کنم یادی ز ایوبی ز یعقوبی کنم یادی
که هر یک را رها از غم به امیدی چه آسانی

ز آدم یاد تا خاتم نبی ، یادی ز مؤلایی
مصائب بیش آمد را کنی درکی که درمانی

بسوزم از فراقی ها چو شمعی در میان محفل
به ظاهر اتّحادی ،دور از هم گر چه می دانی

به تاریکی شبی ، روشن کنی آن چلچراغی را
ولی را یک نظر بینی رها از شب چه ظلمانی

غزل : 3

شانه ها خلقی زیادی مار دوش

یاد آور یک قدم پس پیش را
زیر پا محکم نلغزد زیر پا

ابتدا راهی نهایی رؤیتی
روسیاهی حاکمانی شد نما

با نمایان روسیاهی حاکمان
بوسه ضحّاکی نما بر شانه ها

شانه ها خلقی زیادی مار دوش
اهرمن تجویز زخمی را دوا

منقرض افراد بینی جان من
در تمدّن زندگی ،فرهنگ لا

با گذر ایام تلخی ،ای ولی
یادِ فرهنگی کنی از غم رها

با خود آگاهی ، رها از دنیوی
جیفه دنیایی سر آغازش خطا

ولی اله بایبوردی

23 / 11 / 1398

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا