سلام
بنظرم نظر ها پاک نشه بهترنیست ممنون چون برمیگردیم دوباره
بخونیم نقص شعر گفتن مون تصحیح کنیم می بینم ای داد اصلا
اثری از نوشته استاد راهنما نیست لطفاً..
سلام ظاهرا نظر که پاک شود تمام پاسخ ها به آن نظر هم به دیار باقی خواهد شتافت در وبگاه شعر نو گویا فرصتی برای حذف قرار دادند و بعد از مثلا یک ساعت دیگر امکان حذف نیست و نیز به کل امکان ویرایش نظر را نیز برداشته بودند
شاعری از عندلیب و نغمه در گلزار گفت
با من از پیمانه و چشمان مست یار گفت
در جوابش گفتم ای شاعر چه وقت سرخوشی ست
راه و رسم دلبران خاک ما عاشق کشی ست
دوره ی آواز خوانی گل و بلبل گذشت
موسم پروانگی ، بوسیدن سنبل گذشت
آشنایان صد برابر از غریبان بد ترند
ظاهراً آدم ولی در اصل کفتار و خرند
هر که دم از دین و ایمان زد خودش ابلیس بود
اهل دزدی و ریاکاری و کاسه لیس بود
هرکسی میبینم از وجدان و غیرت خالی است
در دروغ و حقه بازی کار و بارش عالی است
گریه زاری می کند شاید که غمخوارش شوی
التماست می کند تا آخرش یارش شوی
تا خرش از پل گذشت آن وقت میدانی چرا
مانده ای با قایقی سوراخ و طوفان بلا
مردمی بی همت و تنبل ولی پر ادعا
در زبان با هم رفیق و در عمل از هم جدا
در پی مقصود باید تن به هر کاری دهند
روح والای بشر را ذلت و خواری دهند
از زرنگی هایشان بسیار صحبت می کنند
با تکبّر کودک خود را نصیحت می کنند
ظاهراً ظالم ولی مظلوم و ظالم پرورند
گرچه آزادند اما در قفس ها می پرند
کو جوانمردی که دست یا علی با ما دهد
کو چراغی تا در این شب ،مژده ی فردا دهد
خواب خوش از چشم مردان حقیقت رفته است
آرزو از قلب پیران طریقت رفته است
شور و حال عشق و عرفان و غزل بازی گذشت
روزگار حافظ و فردوسی و رازی گذشت
تا که از بغض گلو شعرم به فریاد آمد
غزل خواجه ی شیراز مرا یاد آمد
* هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد*
سادگی، یکرنگ بودن چه عذابی دارد
شهریور 20, 1401
سلام سپاسگزارم استاد🌹
پاسخ
آبان 14, 1401
سلام
بنظرم نظر ها پاک نشه بهترنیست ممنون چون برمیگردیم دوباره
بخونیم نقص شعر گفتن مون تصحیح کنیم می بینم ای داد اصلا
اثری از نوشته استاد راهنما نیست لطفاً..
.
پاسخ
آبان 14, 1401
سلام ظاهرا نظر که پاک شود تمام پاسخ ها به آن نظر هم به دیار باقی خواهد شتافت در وبگاه شعر نو گویا فرصتی برای حذف قرار دادند و بعد از مثلا یک ساعت دیگر امکان حذف نیست و نیز به کل امکان ویرایش نظر را نیز برداشته بودند
پاسخ
بستن فرم