🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زندگی از اولش تا آخرش تنهایی است
کودکی پیری جوانی اکثرش تنهایی است
پنجره، دیوار، در، فرقی ندارد ای رفیق
این طرف یا آن طرف سرتاسرش تنهایی است
زندگی سخت و جهان سرد و زمین تاریک و تلخ
شاید اینجا نه ولی آن سو ترش تنهایی است
شاعران در زایمان ِ هر غزل، کم می شوند
شاعری خوب است اما کیفرش تنهایی است
عشق یعنی انتخابی تلخ بین هیچ و هیچ
در حقیقت عشق، نام ِ دیگرش تنهایی است
بختِ ما با غصه های مختلف خوابیده و
ظاهرا آبستن است و دخترش تنهایی است
زندگی آغا محمد خان قاجار است و ما
شاه ِزندی که تمام لشکرش تنهایی است
بی کسی ها بهتر از تنها شدن با دیگری ست
گردن آویز جوانی گوهرش تنهایی است
#حمیدرضا_گلشن
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بهمن 8, 1398
زبان شعرتان ساده، به روز و صمیمی است
وقتی شاعری کلاسیک سرا از مغلق گویی و پیچیده نویسی پرهیز می کند
اگر چیره دست و مسلط نباشد با انتخاب شیوه ساده نویسی
این احتمال را بالا می برد که از شاعرانگی دور افتاده و
به موزون نویسی صرف نزدیک شود
اما در این جا ما با شاعری توانمند و مسلط به ظرایف شعر سنتی روبرو هستیم
که به خوبی می داند معنای سهل و ممتنع نویسی چیست
پاسخ
بستن فرم