🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به جزایرِ نگاهت، به سواحلِ جدایی
به حریمِ بادِبان ها، سر ِ ابر ِ آشنایی
منم آن شکسته شهری که ندید کشتی ات را
و به موج، خیره می شد که تو نازنین کجایی ؟
تو میانِ آب و آتش، من و بادهای سرکَش
نَفَسی که دار می شد به خروشِ روشنایی
چه غمی نشسته بندر به دل ِحباب ِ باران
که مُدام قو بریزد سرِ صحنه ی کذایی؟
به دروغ و راست درهم، خبری ست آن ورِ غم
نه به مُعجزی و نوری، نه به چونی و چرایی
اگرم که خوش نوایی ست؛
کجاست همنوایی؟
.
.
“خبرت خرابتر کرد…
جراحتِ جدایی*”
#فریبا_نوری
بیست و یکم اسفند ماه نود و شش
* (سعدی)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
بهمن 7, 1397
سلام و درود
عالی ست
لذت بردم =D>@};-
پاسخ
بهمن 10, 1397
سلام استاد ارجمندم
ممنونم از لطف و محبتتان
@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 7, 1397
درودها بانو نوری گران فهم
چون همیشه لذت میبرم از شیوائی کلام شما
باشید و بتابید@};-@};-@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 10, 1397
سلام جناب نژادیان ارجمند
ممنونم از لطف و محبت شما
@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 7, 1397
درود ها
و سلام
بر شما گرانقدر سرکار خانم نوری
ارزنده و در خور
در مضامین بکر و بلند و تر کیبات ارجمند
هماره باشید به مهر و نیکویی خداوند عزیز
پاسخ
بهمن 10, 1397
سلام استاد ارجمندم
ممنونم از لطف و محبت شما
@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 7, 1397
@};-@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 8, 1397
حسب قولم برگشتم تا بر این شعر بانو نوری بنویسم
تا خواندم بخاطر تشابه وزن شعر معروف عراقی را زیر لب زمزمه کردم
“به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آئی”
اما جنس این شعر حرف امروز بود و به نظرم
تصویر ” که مدام قو بریزد سر صحنه کذائی” یه تصویر بکر و پر از حرف بود که از آن لذت بردم
هماره نویسان و تندرست باشید بزرگوار@};-@};-@};-@};-@};-
پاسخ
بهمن 10, 1397
سلام دوباره و سپاس بیکران به مهر و لطف قولتان @};-@};-@};-
پاسخ
بستن فرم