🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 جشن تولد بیست سالگی شعر عروضی انگلیسی

(ثبت: 7224) آذر 12, 1397 

بسم الله الرحمن الرحیم

نخستین شعر عروضی فارسی- انگلیسی، سروده شده در آذر ماه  1377، سراینده: محمدعلی رضاپور(مهدی)

سلام و احترام، جشن تولد بیست سالگی نخستین عروضی سرایی رسمی به زبان انگلیسی در چارچوب غزل دو زبانه ی فارسی و انگلیسی را به فرهیختگان گرامی تبریک می گویم. این شعر در آذر ماه 1377 (و تا جایی که به یاد دارم در 13 آذر)

به سرایش رسید. سپاس، ایزد مهربان را. تقدیم شما دوستان ادب دوست:

با خودروی اشعار خود در جاده ­ی عشق توام

در تونل تاریک غم، نوراده­ ی عشق توام

عشق توام ره می­ شود. عشق توام ره می­ برد

عشق توام ره می­ زند. در جاده ­ی عشق توام

بی­خود چو می­ باید که شد، با خود نمی­ گویم ز خود

او خود بپرسد خود به خود. آباده­ ی عشق توام

I want to become ready./ For you the soul and the body/. as I’ve announced you already:

آماده­ ی عشق توام

We like and love each other./ That ugly foe can’t be bother./ kinder you are than my mother./

پرورده­ ی عشق توام

Each endless goodness for us./ Minus – grief  and  joy – plus/

سرمست، دل؛  سر، بی هراس،   آورده­ ی عشق توام

A nice day! Let me pray!/ Take care please! I want to say:/

ساقی! بیاور جام می!                                همباده­ ی عشق توام

It’s the holy wine. Yes, it is./ I want a lot of it, please/

نازی بریز و باده نیز                                افتاده­ ی عشق توام

You’re my less and my extra./ It means: my each idea/

سر، داده­ ام عشق تو را                  سر داده­ ی عشق توام

You’re my beginning and the end./ ‘my heart’s trend’ I want to send/ to give you my love, my friend /

بَر داده­ ی عشق توام

This long river’s a bad damage./ Is there over it a bridge?/

بااشک –اشکِ چشمِ گیج

اِستاده­ ی عشق توام

در جاده­ی آشوب تو قربانِ سیرِ خوبِ تو

مدهوشِ عطرِ دلکشِ سجّاده ­ی عشقِ توام

You said to me, “I’m dangerous.” /Your candy word is delicious/

مشکل نمی گیرد دلم

دلساده­ ی عشق توام

در جاده­ی عشق توام. آماده­ ی عشق توام

جامی بده جانا! که جان بنهاده ­ی عشق توام.

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. آفرین بر این نو آوری و ابداع.

    اما چرا فرمودید: 

    به سرایش رسید؟

    مگر سروده شد چه عیبی داشت؟!

    زنده باشید

    • محمدعلی رضاپور

      آذر 14, 1397

      درود و سپاس، جناب زمانیان عزیز

      به گمانم وفتی بگوییم سروده شد، یعنی فقط سروده شد و نه بیش از آن یا نه چندان بیش از آن؛ اما وقتی می گوییم به سرایش رسید، منظور این است که  آن شعرِ بالقوه، به مقصدی که رسیدنش لازم بود، نائل آمد؛ مثلا به قله ای که می بایست، رسید و این سخن، ادبی تر است و در چنین سخنی، استعاره ای نهفته است.

      سپاس از توجهتان

  2. درود ها بزرگوار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا