🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۷/۰۲/۰۸ |
| تعداد شعر: | 83 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۳/۱۲ |
صبح است ولبخند وگل نوش نوش عشق
باران ونجوای بلند سروش عشق
دیریست با دوست به یک خمره خانه ام
درپشت در مانده به جا می فروش عشق
وقتی کمی گیج وکمی مست خنده ام
کم می کشم بر سر گلها نقوش عشق
شب رفت ومن ماندم وخوابم نمی برد
باید کمی قصه بخوانم به گوش عشق
گم می کند مقصد خودرا میان راه
هرکس که باری بگذارد به دوش عشق
خیری ندیدیم از این عشق عاقبت
ای کاش که کم زده بودیم جوش عشق
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
درود بر شما و سپاسگذارم.فراخ دید شما بسیار قالب احترام است و بسیار شیوا واکاوی
در در فراسوها
درود فارغ از نظر نیچه که گاه زن را مکرم و گاه مجرم یاد میکند ،
