🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خاطراتی است تداعی اذهان

(ثبت: 209763) اردیبهشت 30, 1398 

لحظه را یاد
کنم اندیشه
یاد آن لحظه
گذر ایامی
خاطراتی است
تداعی اذهان
از همان دوره خدمت
به میان
حومه شهری و کلاسی
یاران
در میان
کوه فلک افلاکی
بود
هان مدرسه ای
گِل خاکی
پیر و فرسوده مکانی
مردم
تخته گچ پاک کنش
آماده
علم آموز تلامیذ دلا
منتظر
کار بلد بود
هر آن
منتظر
عالم علمی
جانا
عالمی
با هنری
با دانا
آن هنرمند
معلم
آری
هنرش
جلوه
تجلّی
هر آن
چه
توان گفت
خدایا
چه کنم
جلوه شاگرد
برابر بینم
هر یکی
صاحب مکنت
جاهی
فارغ از
روز پسین
ایامی
حال
بحثی به میان
ای مردم
علم آموز جهان
سر در گم
در میان
لای کتابی
تفتیش
راه حل
مشکل خود
ای درویش
بس کلامی
نه هدایت
راهی
علم پویاست
نه کاری
آهی
گر چه ایام
به سختی بگذشت
خرّم آن روز
که سیری در دشت

ولی اله بایبوردی

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا