🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۰۷/۲۶ |
| تعداد شعر: | 12 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۱/۰۸/۲۰ |
باز دلم سوی توکرده چه کنم جانم هوس کوی تو کرده چه کنم
دیوانه عشقت شده ام من مجنون لیلی ام شبهای تارم شده چه کنم
یارب دل و جان من پر ز خود کن هر لحظه وصالت خواسته شده چه کنم
ای دل برو در کوی خدا گدایی کن مغنی خداست و با طلب شده چه کنم
گدا که بر سر کوی پادشاه رود پادشاه جهان من مغنی شده چه کنم
صد سال اگر در عبادتت بسر برم من در مقعد صدق نبوده شده چه کنم
عارف به لقای خدا دلخوش است ایکاش با تو باشم بی تو شده چه کنم
هر کس که زتو غیر تو خواهد من جنت و فردوس بی تو باشهچه کنم
ای خدای عاشقان و عارفان لله من هر آینه دنیا رابی تو باشه چه کنم
بارالها خودت را به خودت شناختم من جز ذات با صفات و اسمات همه چه کنم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
درود بر شما و سپاسگذارم.فراخ دید شما بسیار قالب احترام است و بسیار شیوا واکاوی
در در فراسوها
درود فارغ از نظر نیچه که گاه زن را مکرم و گاه مجرم یاد میکند ،
بستن فرم