🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
خستهام! خستهتر از خستهشدن، پانشدن!
درد خوب است به یک شرط! معما نشدن!
مثل یک قطره که عاشق شده در چشمهی آب
میرسم آخر هر شعر به دریا نشدن!
گرهای بسته خداوند به کارم که هنوز
چارهای نیست برایش به جز از «وانشدن»!
زندگی خون به دلم کرد در این سی و سه سال…
آرزوهای مرا کشت خدا با نشدن!
حال من قصهی هر غنچهی یخبسته شده
بین دیروزم و در لحظهی فردا نشدن!
◽شاعر: سیامک عشقعلی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):