🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خضر با آن عظمت سجده بر آن خاکی زد

(ثبت: 210704) خرداد 24, 1398 
خضر با آن عظمت سجده بر آن خاکی زد

در دلم حک شده ای دوست دو صد دفتر عشق
سرِّ یار است کشش می بردم کشور عشق

خسته یِ دوری راهم نکند همچو خلیل
پشت پایی بزنم بر خود و بر آذر عشق

از خودی یاد نیارم که ز خود بی خود شد
هر که یک جرعه بخورد آب طهور بَرِ عشق

خضر با آن عظمت سجده بر آن خاکی زد
تا که شد محرم اسرار و گدای در عشق

جذب دل می کِشد آن کس که خدایش خوانَد
ذکر یار است که بر سر نهد او افسر عشق

عشق زاییده حُب گشت و محبّت کن بیش
تا که در عبد شوی سروری محضر عشق

والیا مرغ هما سایه رحمت گسترد
قاف را می نگرم هاله شده در پر عشق

ولی اله بایبوردی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا