🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه العزیز
درد جوانی
اگرچه ناخوش از اوضاع بیدوام خودم
گرفتهام به کف خویشتن زمام خودم
هزار فرصت اگرچه ز من شده است دریغ
منم که راهگشایم به اهتمام خودم
از امتیاز ژن خوب اگرچه محرومم
منم که آینه همت تمام خودم
به ویژه خواری رندان نمیبرم حسرت
که من پیاله کش شهد نوش جام خودم
اسیروار همیشه به زندگانی خود
روانهام به سوی کربلا و شام خودم
به باد میرود اینجا جوانیام بنگر
که من نمونهای از نسل نابکام خودم
تمام شعر تو مهدی زبان حال من است
که من زبانه شمشیر در نیام خودم
به قهرمانی از این وضع و حال می گذرم
به رغم حال پریشانی مدام خودم
#مهدی_رستگاری
دهم مرداد سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
یکم اوت ۲۰۲۳ میلادی
بداهه سرایی گروه ادبی《بداهه عاشقانه》
دفتر شعر روزگاران
۹۱۴
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
بستن فرم