🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 درد ماندگار

(ثبت: 7187) آذر 6, 1397 
درد ماندگار

شعر “درد ماندگار” از شاعر “کورش احمدی”
دردم در این ایّام دردیست بی درمان
دردی به رنگ مرگ کوبنده چون طوفان

.
دردی که از داغش اشکم به یغما رفت
دردی زعصیان اَمّاره شیطان

انگار تا امروز دردی ندیدم من
قلبم از این وحشت خوکرده بازندان

بی دست و پا،،بی دل، افلیجِ از این درد
دردی که خود باشد،،خود کرده را درمان

همراه این دردم،درد پر از درمان
دزدید روحم را افتاده ام بی جان

دردی که از چشمم زخمابه میریزد
میجوشد از قلبم چون ناله باران

خوش باشی ای آنکه کردی مرا ویران
روزی شوی زین زخم نابود و سرگردان

رفتی و باقی ماند،زخمی که کاری بود
خونش به چشمانم دردش به دل پنهان

کوروش ………..

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. زیبا و روان میسرایید

    احسنت

    • محمد احمدی

      آذر 7, 1397

      زیبا خوانده اید بزرگوار لطف عالی مزید 

  2. علی احمدی

    آذر 7, 1397

    بیکرانه درودهاااااااااااااااااااااا برادر نازنینم گل کاشتی دست مریزاد

  3. بهمن 11, 1400

    پاینده باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا