🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 در سِحرِ تاریکی

(ثبت: 214978) شهریور 27, 1398 

بارشِ خفیفِ فصلِ نو
می‌زُداید از سرِ درخت‌های جنگلی، تبِ … نوبِه را وُ من
در میانِ حلقه‌های عطرِ خاک‌‌های نم‌زده
بوی یک گیاهِ تازه را کشف می‌کنم!

بذرهای پهنِ این‌گیاه
با نسیمِ صبح
در لباسِ خیسِ من، به خواب می‌روندُ بعد،
قطره‌های پاکِ آب را
جذب‌کرده وُ –
ریشه‌می‌کنند
در درونِ چشم‌ها و گوش‌ها و نای و سینه‌ام

نوری از نگاهِ سبزِ‌ آسمانِ آبی‌ات بتاب
تا که دردِ هر گُلی،
در میانِ دست‌های خاکی‌ام
گِلی شود، برای رویشِ جوانه‌ها

ما مراقبیم
ناشکفته غنچه‌های روحِ زنده و رهای تو
در سکونِ برگ‌های خشک و غمزده، نَپَژمُرَند.

– 27 شهریور، روز شعر و ادب فارسی بر همۀ شاعران مبارک باد
– فریبا نوری 25 شهریور 98

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    شهریور 27, 1398

    نوری از نگاهِ سبزِ‌ آسمانِ آبی‌ات بتاب
    تا که دردِ هر گُلی،
    در میانِ دست‌های خاکی‌ام
    گِلی شود، برای رویشِ جوانه‌ها

    سلام بر خانم نوری بسیار عزیزم

    آنقدر این اثر را دوست دارم که دلم الان می خواست با صدای گرم خودت آن را می شنیدم
    ای کاش این جاودانه همراه با فایل صوتی با صدای زیبای خودتان بود.
    امیدوارم در بازنشر این مهم صورت پذیرد.

    در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏👏❤️🌿

  2. مينا امينی

    شهریور 27, 1398

    درود مهربانو
    سپاس از اشتراک گذاری
    خوشحالم که می خوانمت
    مانا باشید
    با آرزوی موفقیت های روزافزون
    💐💐🙏

  3. آذر 13, 1398

    سلام

    می گویم این تکرار ُ چقدر زیباست!

    پاییز

  4. حامی شریبی

    بهمن 22, 1398

    بسیار زیبا است
    زبان تغزل تان
    قلمتان نویسا
    گرامی و متین
    🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا