🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دعا کردم

(ثبت: 259609) اردیبهشت 24, 1402 

دعا کردم

من دعا کردم ببینم عاقبت روی تو را
خال لبهای تو و آن زلف و گیسوی تو را
روی کاغذ چهره ای ترسیم کردم در خیال
در میانش من کشیدم چشم و ابروی تو را
….
هر چه کوشیدم که تصویر تو زیباتر شود
چون خودت پر نور و پر معنا فریباتر شود
دستهایم لرزه افتاد و دلم بی تاب شد
سخت شد درمانده تا تصویر گیراتر شود

سالها گشتم که جویم معبد وکاشانه ات
در زمین و آسمان پرسم نشان از خانه ات
بر سر هر کوی و برزن نام تو سر میدهم
عاقبت یابم تو را سر را نهم بر شانه ات

گاه گاهی خواب میبینم نگارم آمدی
از برای دیدنم سوی دیارم آمدی
گرچه در خواب است اما خوب و سرخوش می شوم
دلخوشم از اینکه در رویا کنارم آمدی

اصغراسلامی مشکنانی(بشیر)

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    اردیبهشت 24, 1402

    من دعا کردم ببینم عاقبت روی تو را
    خال لبهای تو و آن زلف و گیسوی تو را
    روی کاغذ چهره ای ترسیم کردم در خیال
    در میانش من کشیدم چشم و ابروی تو را
    ….
    سلام و درود

    زیباست

    در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🌱

  2. مهرداد مانا

    اردیبهشت 24, 1402

    سلام
    شاید روزی با احساس و آشنایی که در شما می بینم بتوانید ظرایف و بدایعی هم به محصول قلمتان اضافه کنید . اما در اینجا هنوز به آن نقطه نرسیدید و اتفاق تازه ای را رقم نزدید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا