🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دلبرم رفت و دلم رفت و دگر تابی نیست
ای دریغا که به لب جام می نابی نیست
شاخه آفت زده شد میوه ی کالی نرسید
حال زار است ! الی احسن حالی نرسید
روزِ ما رفت و بجز شام زوالی نرسید
حسرتم مانده و دستم به وصالی نرسید
کوچه ها خالی و دیگر دل شادابی نیست
ملت عشق کجا فکر نقاب اند؟ ولی
جمله بر آتش عشقی که کباب اند ، ولی
بهر آبادی دل ها چه خراب اند، ولی
شب شد و چشم جهان در تبِ خواب اند ،ولی
سهم این منتظر خسته نظر ، خوابی نیست
سال ها طارقِ ما، کارِ دلم سوختن است
جان به لب آمدو کارم همه لب دوختن است
بر چنین قوم ریا معرفت آموختن است
گرچه سهم دل ما شعله برافروختن است
باز هم در شب من جلوه ی مهتابی نیست
همه شب از غم هجرت به سحر بیدارم
سال ها بی تو چه بارانی ام و می بارم
غم هجران دگرم بس، مده هی آزارم
چقدر پلک به راه تو به هم بفشارم
بر سر چشمه ی چشمی که دگر آبی نیست
یادم اصلاََ نرود دلبری و سروری ات
خنده ها و همه آیینِ هنر پروری ات
پی گوهر شده دیریست ز جان، گوهری ات
باز ای کاش که تکرار شود دلبری ات
نازنین بعد تو دیگر به دلم تابی نیست
مخمس، با تضمین از غزل استاد حسین دلجویی
11 مرداد 1394 طارق خراسانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اسفند 7, 1397
سلام و درود بر استاد وسرورم
نوشیدم از زلال اندیشه ی پر بار شما
مهرت جاودانه 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️🌷شادکام باشیدشادکام باشید
پاسخ
اسفند 7, 1397
سلام و درود بر استاد گرانمهرم
سپاس از حضور بسیار گرم و بهاری تان
در پناه خدا 🌿🙏🌿
پاسخ
اسفند 9, 1397
سلام بر استاد طارق
آفرین ها بر شما
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 9, 1397
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا 🌿🙏
پاسخ
اسفند 12, 1397
درودها جناب خراسانی
خرسندم که باز هم میهمان این صفحه بودمو شعری ناب را خواندم
امید که هماره تندرست و نویسان باشید.🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 12, 1397
سلام و درود بی حد به استاد نژادیان عزیز
ممنونم از حضور همیشه گرم و پر مهرتان
در پناه خدا🌿🙏🌿
پاسخ
بستن فرم