🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حدود ملك يزدان را كجا بتوان بيان كردن
هرآنكس اين سخن گويد لجامش بردهان كردن
حدود ملك دنيا را كه عالـمها به ما گويند
حدود ملك يزدان را كـجا بتوان عيان كردن
٭٭٭
آدم ز فكر خودسري باشد به فعل سركشي
بيهوده گردد فعل آن هر جا نمايد كوششي
يارب بفريادش بِرس ارزش خود داده ز دست
دانش گر از علم تو جست فردي شود پُر ارزشي
٭٭٭
يارب براي دانشت بسيـار دارم خواهشي
من خود به خود نـتوان شوم دانشور پُركوششي
گر دانشت يارم شود دانش توان آرَم بدست
گر دانشت يارم نـشد ، نتوان بيابـم دانشي
٭٭٭
در آتش عشقت خدا مي سوزم از بي دانشي
دانش اگر دادي به من زين آتشم بيرون كشي
گر من در آتش سوختم ، بر تو نمي آيد ضرر
بر رفع اين آتش مگر نتوان نمايـم كوششي
٭٭٭
زِ دانايـي بپرسيدم چرا ترك جهان كردي
بگفتا از جهان ميپرس چرا ظلم اين چنان كردي
جهان پيـر بـي بنياد ، دهد عمر مرا بر باد
نهد اين جسم من در خاك و خاكم را كند گردي
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
شهریور 20, 1401
سلام
روح استاد شاد
این گلها تقدیم شما
🌹🌸🌷🌸
پاسخ
شهریور 24, 1401
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید ، الهی آمین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم