🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دردا هـزار بُـوَد ، در ولاي تـو
بر آنكه سر نهد ، به همان خاك پاي تـو
ما هرچه درد مي نگريـم و شنيده ايم
درمان آن بـيافته ايـم ، از دواي تـو
٭٭٭
درمان درد ما همه خواهد رضاي تـو
در هر شرايطي كه شود مبتلاي تـو
درمانسراي دور جهان درد ناشناخت
تا يك اثـر نديد ، زِ بعد شفاي تـو
٭٭٭
يارب، طبيب گر نـشناسد دواي تـو
كي جويد آن دوا، كه بجويد شفاي تـو
فكرطبيب، گر به طبابت اصولي است
حكم شفا بجويد از آن مومياي تـو
٭٭٭
بنهاده ام اين دل ، به خاك پاي تـو
وِردش بُـوَد هميشه ، به ذكر و ثناي تـو
دل را كه من نساخته ام ، خود بساختيش
نـتواند اين جـدا بـشود ، از وفاي تـو
٭٭٭
تا دل سپـرده ام سر كوي ولاي تـو
روز ازل بـشد ، دل من مبتلاي تـو
روز الست تا تـو بـگفتي بلي بگو
من لا نـگفتم و بـگفتم بلاي تـو
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
آبان 30, 1401
فکر می کنم اگر آن مرحوم زنده بود . الان نیز چشم و چراغ مردمان می شد .
پاسخ
آذر 1, 1401
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
مسلما با صدای دلنشینش اگر شعرهایش را می خواند همین گونه بود که شما می فرمایید
خداوند شاعر را رحمت فرماید ، الهی آمین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم