🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
روزی که خاک
از قلب من تب کند
می دانم
پیکرهای بی مرز
حضور خاموش تو را در من
بلند بلند
خواهند گریست
و به نوزادان نابارور خدا
خواهم گفت:
زمین سخت است
زمین سرد است
زمین ……
😔😔😔😔
#مستانه _دادگر
#ماهور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 20, 1398
سلام
و
درودها بسیار
بر شما
سروده ای سلیس و روان و اندیشه ورز :
روزی که خاک
از قلب من تب کند
می دانم
پیکرهای بی مرز
حضور خاموش تو را در من
بلند بلند
خواهند گریست
شروعی عالی و گرم وگیرا
و” زمین تب می کند…” از اتشین قلب و تو خاموش واین تضاد بود و پیکر بی مرز هم حرف خودشو داشت و عالی بود
درود برین شروع
و
این ” قلب “استعاره ای بود در ابتدا
که شعریت را در عمیق بیشتر می برد و ” پیکرهای بی مرز ” که ضمن معنای ایهامی می تونست استعاره هم باشد بعنوان پیکر پراکنده و غبار شده و آن معنای دیگر
و علاوه بر احوال تو در من می گریند بلند اون غبارها و حالا غبارهای من
و عالی مضمونی ظریف بود واین تضاد در ابتدا تا پراکندگی تن وجود خواهد داشت در من و بر پاست بقولی این مرثیه و این نسبت داددن بلند بلند گریه کردن به ذره ها ی غبار تن هم خود استعاره ایست رفته در تشخیص
و این متن شعر را در سهل و ممتنع خواهد برد که خود حسن و نیکویی کلامست
و اما بعد
این ” خواهم گفت “مطلب را بر می گرداند به متکلم
و به همه نسلی که خواهند آمد و هنوز نیامده اند چه از ذرییتی که در من بود و دیگران این عبرت زمین را خواهم گفت که چقدر بی مهربانیها هست و سختی و سنگدلی وسنگی که بر عشق و اشتیاق می خورد
وجالب اینکه این بیان سختی وسنگی و سردی با متن قبل وبطن شعر هم ،همان خاموشی بی اشتیاقی رادر بر دارد و کل شعر را در بسته واحدی متشکل از پارامترهای مختلف منسجم کرده در بیان مضامین مورد نظر
و بسیار موفق و مرتبط البته در تلطیف بلند و اون احساسات و عواطف ارجمند
و نیم رخی از اشتیاق و عشق و هجران را نشان می داد در ورای کلام که ادبییت درین احساس کار خود را بخوبی در تعمیق مضمون می کرد
درودتان بسیا ر و ارزنده اشتراکی که رقم زدید
با ارادت و احترام
پاسخ
تیر 20, 1398
سلام و ارادت خدمت استاد گرانقدرم ، جناب رشنو بزرگمرد ادب معاصر
عرض ادب و احترام و
سپاس از توجه تان و خوانش این دردنامه ی کوچک
آنچه گفتنی بود در شعر ، به غایت ظریف تر از اثر مورد نقد و بررسی قرار دادید که کمال تشکر را دارم
همچنان می آموزم از محضر اساتید شعر پاک
همواره پیروز باشید و ماندگار
پاسخ
تیر 20, 1398
🙏
دارم ز سیته ی غمگین خبر تو را
بر آن شدم بستایم دگر تو را
ماهور شعر و هنر هستی و بعید
روزی رسد رقیب دلا در هنر تو را
بداهه ای تقدیم نگاه مهربانت
سلام و درود
بقدری از این شعر تون لذت بردم که به وجد آمده و بداهه ای سرودم
در پناه خدا
🌿👏👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 20, 1398
هزاران سلام بر شما و بداهه نابتان
و سپاس از حضورتان که همواره موجب تشویق و دلگرمی این حقیر هستید
پاینده باشید و ماندگار
پاسخ
تیر 20, 1398
سلام و درود نازنین بانوی عزیزم
شعری در عین غمگینی سراسر زیباییست
درودها برشما
برقرار باشید🌺
پاسخ
تیر 20, 1398
درود بر شما مهربان بانوی سایت
و سپاس از حضور گرمتان
پاینده باشید و برقرار
پاسخ
تیر 20, 1398
زیباست بانو
پاسخ
تیر 21, 1398
سلام ماهور عزیز
زمین تا به امروز برایم چیزی نداشته که دلبندش شوم
الا همین شعرهای زیبا
وجود شاعرانی که عشق می خوانند
صادقانه باید گفت اگر عشق نبود این هستی پشیزی ارزش نداشت
لحظه ای نیست عاشق نباشم.
غم هایت هم خواندنی و زیباست
در پناه خدا
🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 22, 1398
آه اگر روزی
تن پوشت
شانه هایت
وآغوشت را
تهی از عطر لغات من یافتی
به شعر شک کن
به زن شک کن
به من شک کن
چرا که آنروز
همچون نوزادی آرام
سر بر سینه ی خاک
آرمیده ام……
بداهه تقدیم شما و
سپاس از حضور مجدد شما گرانقدر
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام مستانه دادگر عزیز
بسیار پر درد است این شعر و
به سکوت می خواندم
🌹🌷🌹
پاسخ
تیر 22, 1398
هزاران سلام و درود بر مهربان دوست نازنینم خانم نوری گرانقدر
و سپاسگزارم از حضور و خوانش این اثر
پاینده باشید به مهر
پاسخ
بستن فرم