🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آیا « انسانیت» بهترین دین هست؟

(ثبت: 255195) دی 30, 1401 
آیا « انسانیت» بهترین دین هست؟

با سلام و درود خدمت همراهان ارجمند.
اخیرا افرادی ناآگاه و شاید آگاهانه متن ها و کلیپ هایی در جهت زیر سوال بردن سیستم های دینی، و بی ارزش کردن  و بی اعتبار نشان دادنش   در فضای مجازی منتشر میکنند
با این مضمون  که : بهترین دین برای انسانها «دین انسانیت» هست.
حال سوال اینجاست، آیا به نظر شما چنین تفکر و اندیشه ای میتواند درست باشد؟

خیر
امروزه اگر می‌بینیم تفکر انسان‌گرایی بسیار باب شده در بین مردم جهان، علی الخصوص مردم کشورمان، به این علت هست که عده ای روشنفکر نما در جهت تخریب دین و ایمان به وحی الهی، آمدند این شعار جدید که «بهترین دین دین انسانیت هست» رو رواج دادند.
این جریان ریشه در افکار و نفوذ فراماسونها در تمامی جوامع دارد.
چرا که آنها اساسا تضادی عمیق و بنیادین با دین دارند. بنابراین آمدند هرچه که الهی بود را بهش رنگ انسانیت زدند و در واقع نفس اماره را خدایی کردند.
نتیجه چه شد؟
ظاهر دین محفوظ ماند اما باطنش خالی از معنا!
آنان تفسیرهای مختلفی از دین را در جهت ترویج و حاکمیت عقل و نفس ارائه دادند. خودشان را جای مبلغان دینی قرار دادند و کم کم با اشاعه کفر بجای الله متعال و روش اندیشه و علم و عقل و نفس اماره به جای ایمان به خالق یکتا و وحی در ذهن مردم نفوذ کردند. در واقع با این شعار جدید به جنگ با خدا رفتند.
و اینگونه حرف جدیدی در میان توده های مردم شکل گرفت که « انسانیت بهترین دین است! »

در پایان آنچه که کمال انسان را در خود دارد ادیان الهی و دین مبین اسلام میباشد که راه و روشی جز انسانیت و اخلاق مدار بودن ندارد.
به عبارتی اصل « دین الهی» هست و شاخه و برگش « انسانیت»

با تشکر :مستانه دادگر

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (3):

نقدها
  1. مهرداد مانا

    بهمن 2, 1401

    پیرو صحبت های شما عرض کنم جدیدا مد شده که برای ابراز کلاس و نشان دادن تمدن و ترقی و روشنفکری ، از هرکی می پرسی به چه دینی علاقه و اعتقاد داری ؟ یا کلا نظرت در مورد دین چیه ؟ ابرووهاشو بالا می بره و با افاده و ادایی مختص از فرنگ برگشته ها می گه : ” من به دین اعتقاد ندارم این حرفها مال عهد بوقه ”

    بهمین جهت لازم دیدم که این جمله ی جدید و به ظاهر باکلاس را مورد واکاوی قرار دهم و همینطور این تیپ شخصیتی رایج را ، ببینم چقدر این حرفشان واقعیت داره ؟ و اصولا آیا کنار گذاشتن دین امکان پذیر هست یا نیست ؟ و اگر هست برای عبور از دین چه شاخص های عملی و اخلاقی را باید بدست آورد ؟؟ و آیا کنار گذاشتن دین کلاس و تمدن است یا عکس آن را ثابت می کند ؟؟
    دین اصطلاحا به عقیده و باوری خاص گفته می شود که با تنظیم متد اخلاقی و رفتاری افراد ، آنها را به سعادت دنیا و آخرت برساند . برداشت ما از دین در خاورمیانه همینست ، در حالی که ادیان دارای تنوع بسیارند . یک خداباوری ، چندخداباوری و خداناباوری در میان آنهاست . همینطور اعتقاد به معاد یا تناسخ یا عدم اعتقاد به این دو هم در ادیان یافت می شود . با این تفاسیر همه ی افراد دارای دین و عقیده هستند و نمی توان انسانی را پیدا کرد که بی دین باشد . آنها که می گویند ما دین را قبول نداریم منظورشان دین و عقیده ایست که از طرف پیامبران بزرگ ( پیامبران ابراهیمی و ایرانی و هندی و چینی و .. ) به جوامع انسانی عرضه شده و هنوز هم طرفداران بسیاری دارند. اما همین ادعای بی ایمانی نسبت به ادیان نامبرده هم ادعایی از روی جهل و بی سوادی ست و علت آن را باید در نقصان معرفتی افراد نسبت به ادیان بررسی کرد. ادیان بزرگی که می شناسیم کدامند ؟
    1 -بودایی
    2 -هندو
    3 -مسیحیت
    4 -اسلام
    ادیان دیگری هم هستند که پیروان زیادی ندارند اما معروفند مثل زرتشت و یهود .
    محتویات این ادیان چیست ؟ این ادیان چه چیزی می گویند و داعیه ی چه چیزی را دارند که عبور از آن لازمه ی کلاس روشنفکران شده ؟

    به مشترکات این ادیان نگاه کنیم :
    1 -اعتقاد به خالق
    2 -اعتقاد به بازگشت ارواح
    3 -اعتقاد به جزای اعمال نیک و بد
    اما پشت پرده ی این باورها و تلقین ها چه هدفی بود ؟
    قطعا قبول دارید اداره ی جوامع بدون قانون و حکومت میسر نبود . پیامبران هم قوانینی آوردند که برای مومن کردن افراد به آن ، می گفتند از جانب خدا آمده و خداوند ناظر بر شماست و مراقب کارهاتون باشید که در روز واپسین جزای خیر ببینید ( ما الان قصد باز کردن مساله را نداریم که آیا انبیا راست گفتند یا خیر ) پس سوای اینکه خداوند و قیامت و جزا وجود داشته باشند یا نداشته باشند ، هدف از تلقین این باورها به بشر در واقع ملزم ساختن او به اجرای قوانین آن دین بوده. حالا اگر کسی بگوید من به خدا و قیامت و نبوت اعتقادی ندارم اما مطابق سلیقه و خواست ادیان رفتار کند ، پس ادعای بی دین بودن او هم یک ادعای ناشیانه ست و محصول عدم معرفت کافی از خود و از محتوای دعوت دین .
    و اما قوانین ادیان که بر پیروان خود تکلیف نموده اند
    هم بر دو بخش است :
    1 -شریعت ( عبادت و روزه و ریاضت و .. )
    2 -اخلاق
    ایضا شریعت هم در واقع برای ملزم نمودن بشر به اخلاقیاتش بوده . مثلا می گفتند نماز بخوان تا به بهشت برسی ، اما می گفتند نماز در زمین غصبی یا با لباس غصبی قبول نیست . پس در اینجا هدف جلوگیری از غصب بوده نه خود نماز . یا می گفتند اگر به کسی مدیون هستی حج تو را خدا قبول نمی کند و هدف در واقع ادای دین افراد به همدیگر بود وگرنه خود حج یک عمل سمبلیک است
    .
    حالا یکی از دوستامو مثال می زنم :
    ایشان در کارش بسیار دقیق است و کم کار نیست. دزدی نمی کند. دروغ نمی گوید. به همه کمک می کند. اگر سرش را ببرند حاضر نیست از چراغ قرمز یا خط ممتد عبور کند. اهل بهداشت است. اهل ورزش است . احترام حالیشه . خوب از یک طرف هم میگه من به دین اعتقادی ندارم. آزارم به کسی نمیرسه و جور خیلیا را هم می کشم . میگه از تهران تا میام شهرستان هرکی رو کنار جاده ببینم مجانی سوار می کنم . به کودکان و فقیران تو جیبی میدم . خیلیا رو بردم سر کار و الان اوستا شدن. اگرم بهشت و جهنم راست باشه من چرا باید جهنم برم ؟ مگه چه ستمی به دیگران کردم ؟؟ من همیشه به ایشان گفتم اتفاقا ادیان هم هدفشان از اجرای شریعت و باورمندی به خدا و قیامت ، تربیت افرادی مثل تو بوده نه پینه کردن پیشانی ملت . تو به دین اعتقادم نداشته باشی دقیقا همان شکلی رفتار می کنی که دین از پیرو راستینش توقع دارد. چون دین هم از دروغ و دزدی و قتل و .. نهی کرده و به سخاوت و مهربانی و پاکی دستور داده . می گویم تو به شعور ” پس از دین ” رسیدی عکس این قضیه هم صادق است. طرف حلقشو پاره می کنه میگه لعنت بر شیطان و برای اینکه شیطان را با تیپا دور کند ، همه ی شرایع و تکالیف محوله را اجرا می کند . سیزده بار حج رفته و روزی 245 رکعت هم نماز می خواند . اما دقیقا همان شخصیتی را دارد که شیطان برای ساختنش این قدر زور می زند. ادیان توقعاتی از پیروان خود داشته اند . که ممکنست خیلی از افراد بی دین هم انرا دقیقتر از مومنان آن دین بجا آورند . شعور ” پس از دین ” که نیاز جامعه را به دین ( دستکم برای ترقی دنیوی ) کمرنگ می کند ، همین است . دستورات اجتماعی که در قرآن امده و سفارشاتی که در مورد رعایت حق الناس شده توسط ما دقیقتر رعایت می شود یا سوئیس و دانمارک ؟؟ به همین جهت اگر یک فرد خداناباور که همه شئونات اخلاق را رعایت می کند به من بگوید به دین معتقد نیست ، مانا نمی تواند این ادعا را از او بپذیرد. اگر یک منکر دین که دم از روشنفکری می زند دین را فقط در مسائل و پرسشهای شرعی حلال و حرام و نجاست و ادا و اصولات شرعی می داند ، او روشننفکر نیست. او نیز همان فهم را از دین دارد که یک عوام دارد. شما چطور ؟ دین را در چه می دانید ؟ معتقدید یا نامعتقد ؟ و آیا به شعور پس از دین رسیده اید ؟؟ یا هنوز یکدیگر را در صف سبد کالا و نذری محرم و جدیدا ماسک و دستکش هول می دهید ؟؟

    ممنونم از حوصله ی شما

    • شهریور 6, 1402

      بسیار جالب بود

نظرها 12 
  1. احسنت
    سلام و درود و خدا قوت
    بله در واقع، انسانیت در معنای کاملش را هم در عمل به آموزه های اصیل دین می توان به دست آورد
    و گرنه، هرکسی تعریفی از انسانیت دارد مثلا برخی دزدیدن از ثروتمندان و بخشیدن آن به فقیران را از انسانیت می دانستند و برخی امروزه آزادی بی بند و باری برای رسیدن به شادی همگانی(!) را از انسانیت می دانند و و و.
    واقعا اگر دین الهی نباشد، آزمون و خطای نسخه های انسانی، پایانی نخواهد داشت و دوری با تسلسل باطل خواهد بود.

  2. سلام و درودو خدا قوت

  3. مهرداد مانا

    بهمن 1, 1401

    سلام خانم دادگر
    اگر توانستی و وقتش را داشتی سری به کتابهای دیوید هیوم بزنید .

    • سلام… بله حتما… سپاس از وقتی که گذاشتید 🌸🙏

      • تیر 23, 1402

        تشکر فراوان خانم دادگر

  4. بهمن 3, 1401

    سلام
    به گفته کارل مارکس دین، ابزاری است که توسط طبقه حاکم استفاده می‌شود که به موجب آن، مردم می‌توانند رنج خود را از طریق اعمال احساسیِ مذهبی، تسکین دهند. تقویت اندیشه‌‌ای که می‌گوید رنج‌های دنیویِ مردم، سعادت اخروی خواهد داشت، به نفع حاکمان است. بنابراین تا زمانی که مردم به دین اعتقاد دارند، تلاشی برای درک و غلبه بر منبع واقعی رنج خود که نظام اقتصادی سرمایه‌ داری آنهاست، نخواهد شد. در این منظر مارکس دین را به عنوان گریز از رنج تلقی کرد.
    دنیل دنت و سم هریس می‌گویند که ادیان خداباور و متون مقدسشان، الهی نیستند بلکه توسط انسان ساخته شده‌اند تا نیازهای اجتماعی، زیستی و سیاسیِ بشر را برآورده کنند. این گونه انتقادات، دین را به عنوان یک ساختار اجتماعی و در نتیجه فقط یک ایدئولوژی انسانی در نظر می‌گیرند.
    دیوید هیوم استدلال کرده که دین به عنوان منبع آسایش در مواجهه با ناملایمات، توسعه یافته‌ است، نه به عنوان یک مبارزه‌یِ صادقانه برای کشفِ حقیقتِ قابلِ تأیید. از این رو، دین شکلی غیر پیچیده از استدلال است.
    دنیل دنت استدلال کرده است که به استثنای گرایش‌ های نوین‌ ترِ دینی مانند واقع‌‌گرایی، مورمونیسم، ساینتولوژی و بهائیت، اکثر ادیان در زمانی تدوین شده‌اند که منشأ حیات، عملکرد بدن و ماهیت ستارگان و سیارات به خوبی درک نشده بودند. ادیان به منظور ایجاد آرامش و احساس ارتباط با نیروهای بزرگتر ایجاد شدند. بدین ترتیب، آنها ممکن است چندین کارکرد مهم در جوامع باستانی داشته باشند؛ مثلا ادیان در دیدگاه‌های بسیاری درباره خورشیدگرفتگی و و ماه‌گرفتگی و ظهور دنباله‌دارها (و مثال‌های اینچنینی اخترشاناسانه) به تبیین دینیِ این پدیده‌ها پرداخته‌اند. با توجه به درک کنونی جهان فیزیکی، جایی که دانش بشری به طور چشمگیری افزایش یافته است. ریچارد داوکینز و میشل اونفری ادعا می‌کنند که ادامه حفظ این سیستم‌های اعتقادی غیرمنطقی است و دیگر مفید نیست.

    بنابراین بدون مقوله‌ی دین نیز انسان به تکامل میرسید چرا که جوامع بشری به سمت تمدن و پشرفت و… در حرکت بود. لذا بنده معتقدم انسانیت بهترین دین است و هر آدمی که به آگاهی برسد بی‌نیاز از هرچیزی و هرکسی خواهد بود. میگویند انسان اشرف مخلوقات است و خدا آگاه از آینده‌اش (که بشخصه به این حرف خیلی اعتقاد ندارم، زیرا انسان فقط به کمک علوم و امکاناتی که در اختیارش قرار گرفته توانسته کارهایی را انجام بدهد که این توانایی در موجودات دیگر نیز به شکلی وجود دارد همین. همانطور که ما نمیتوانیم کلونی منظم زیرزمینی بسازیم و جسمی به سنگینی چهار برابر خود را حمل کنیم، یا بالاتر از هواپیما پرواز کنیم اما مورچه و پرندگان میتوانند.) پس دیگر چه نیازی به دین و مرشد و مرسل‌ دارد! براستی برای آدمی، نتوانستن معنا ندارد اگر بخواهد هرکاری را میتواند انجام بدهد و به هر چیزی دست پیدا میکند. اگر بخواهیم بین انسانها فرق بگذاریم و یکی را عالم‌تر از همه آن‌هم برای اندیشیدن که وظیفه هرکسی‌ست، معرفی کنیم بدون شک دچار اشتباه شده‌ایم. و باز تکرار مکررات و واپسگرایی و کلی‌گویی‌ که بوی تطهیر اشتباهات گذشتگان را میدهد. یکسری چیزها انسانی‌ست و ربطی به دین ندارد، شما نمیتوانید علت و اساس دین را اینگونه تفسیر کنید در حالی که تاریخ میگوید در عملشان تناقض وجود دارد و کارهایشان برخلاف گفته‌های شماست. نزدیک شدن به این موضوعات و پرسش و پاسخ علمی و منطقی چه عیبی دارد که دینداران از آن پرهیز میکنند؟! سرکوب عقاید نتیجه همین عدم روشنگری‌ها و کانالیزه کردنِ ماهیت دین و پیدایش آن است. این سخنان باعث پیشرفت نسل امروز نمیشود و کمکی به جوامع قبیله‌سالار و فردگرا نخواهد کرد. روشنگری ربطی به افرادی خاص یا ادیانی خاص ندارد، زیرا انسان این مسیر را به کمک عقل خود و خردگرایی و دستیابی به علم پیموده است. پیشرفت علم و تکنولوژی یا همین (فضای مجازی) در مسیر رسیدن انسان به آگاهی و بهتر اندیشیدن معجزه‌ها کرده و آگاهی‌ها رسانده است اما فقط دین‌شان نام و کتابی ندارد، قرار نیست که با اسامی بازی کنیم. شاید بهتر باشد اسم معجزاتشان را روشنگری یا کمال آگاهی و شعور و شجاعت گذاشت. حال شما با توجه به تسلطی که دارید باید معنای ابرو بالا انداختن دوستانتان و پرسشگری‌ این نسل را بهتر درک کنید. خدمتی که فضای مجازی به روشنفکری و روشنگری میکند هیچ دین و پیامبر و امامی قبل از آن نتوانسته بود که انجامش بدهد. حال باید به کیش تکنولوژی دراییم و فضای مجازی را معجزه بدانیم؟…! اینگونه دیگر حکومت‌ها نمیتوانند با دروغ و استفاده ابزاری از دین کارهای خود را توجیه کنند و خود را مامور الهی بنامند. اگر تاریخ را مرور کنید متوجه میشوید که برای پیاده کردن این قوانین حکومتی (نه انسانی‌ و مردمی) که شما گفتید، چقدر جنگ و خونریزی شده! اصلا چرا؟ دلیلش مشخص است. کافی‌ست فقط بدانیم فروپاشی و قدرت گرفتن حکومت‌ها و جایگزینی یک دین بجای دینی دیگر چگونه و به چه شکلی بوده است. پیشنهاد میکنم از نیستی تا هستی به قلم آرامش دوستدار یا تاریخ شکل‌گیری قرآن از دکتر ایجادی را حتما مطالعه کنید شاید نظرتان عوض شد. من فکر میکنم تطهیر یا عادی نشان دادن برخی چیزها کمکی به آگاهی‌رسانی نمیکند و بسیار خطرناک‌تر از بیان حقیقت است.
    با آرزوی سلامتی برای خوانندگان این صفحه. با تشکر🙏

    • درود

      بهمن 6, 1401

      سلام و احترام
      صفحه پرباری بود.
      تشکر میکنم از سرکارخانم دادگر که سبب گشایش این باب و اشتراک نظرها شدند. متن ارسالی دوستان گرامی را خواندم. استدلال هایی از کارل مارکس، دنیل دنت و دیگران، یک ارجمندِ اندیشمندی ارائه کردند که خب نمیتوان این اندیشه و تفکرات پشت آن علما را به طور قطع برای تمام جوامع و ادوار پیاده نمود و تعمیم داد. ابتدا باید گفت در تورق مکاتب، شما ملاحظه میفرمایید که هر -یسم سعی نموده یا ورژن گذشته اش را بهبود دهد و یا از اساس کمر همت ببندد نقطه مقابل اش را خاموش نماید. پس فتوا و تجویز گلوبال نیست. در مورد ادیان که اشاره داشتید، به نظر میرسد آن را با توجه به همان گفته ها، صرفاً مُسَکنِی موقتی میپندارید که مردم هر دوره را به آرامش میرسانده. دین های کال، دست ساز و ساختگی قطعاً پشتش اهداف و رهیافت دیگری بوده و حرف شما ارجمند تا حدودی ازین منظر بیراه هم نیست. اما ادیان اورجینال الهی بحثش کاملا مجزاست. مشیت ادیانِ ((واقعی الهی)) به هیچ عنوان تا این اندازه محدود نبوده که بلکه راهگشای خود و آیندگانشان در تمام فیلدها بوده و هستند. ما میخواهیم دین را از عقل جدا نماییم چون گمان میکنیم پرده ای است که نمی گذارد حقایق را بفهمیم در حالی که عقل و اندیشه ی ((صلاح‌محور)) اتفاقا در دین یافت میشود. آنهم دین جامع مثل اسلام و آن هم از نوع محمدی اش که نور هدایت است. سیر تکنولوژی الزاماً به معنای تکاملِ انسان نیست اگر این وسط اعتبار و صحت‌سنجی صورت نگیرد نه تنها دست گیر بشریت نخواهد بود بلکه به جهنمِ دست‌ساز خویش گرفتار میشوند. دین مانند یک خطکش است تا علم را به سود انسان به اتمام برساند. چرا امروز ما سلاحی مانند بمب اتم داریم؟ نیاز و بیماری چه بوده چنین چیزی تجویز شد؟ انسانیت؟ واقعاً انسانیت بوده که افرادی به فکر ساخت چنین سلاح هایی شدند. اینها را همان مللی ساختند که صبح تا شب در رسانه ها پمپاژ خبری دارند و نفس نفس دم از انسانیت و حقوق بشر میزنند در حالیکه زیرمیزی بساط بشکن بشکن دارند.
      و یک مسئله: تشکیلات و طرز افکار افراطیون را بگذاریم کنار، این جریانات را نباید با اندیشه ناب محمدی مخلوط نماییم و مستندسازی های انتزاعی نماییم.
      مثال بسیار ساده ای عرض کنم. انصاف را وسط بگذاریم و لحظه ای به این بیاندیشیم که در قرآن و احادیث معتبر آیا خداوند مردم را فرموده که ای مردم وظیفه شما مصلحت شما در این دنیا فقط اینست که در خانه هایتان بنشینید و صبح تا شب رو به قبله نماز بخوانید و تسیح بگردانید و در زمستان های داغ و طولانی پیشرو، کلاه سر مردم کنید یا بردارید؟ آیا هیچ آیه ای انسان ها را به سمت اندیشه ورزی و خیرخواهی بشریت سوق نداده؟ آیا اسناد تاریخی از ملل گذشته نیاورده که چه طرز تفکراتی جاهلی وجود داشته که بلکه درس عبرتی برای ملل بعد باشد؟ آیا از وجود و بروز یک سری ماران خوش خط و خال که لحظه ای آرام و قرار ندارند، نسخه ای برای افراد هوشیار تجویز نکرده؟ هدف خلقت بشریت، ستایش خداست در همه حالات اما در این راه همین قدرت اختیار ما را وارد دنیای جبر و احتمالات کرده. وارد دنیای دو دوتا چهار تا کرده. واردی فضایی کرده که برخی گمان میکنند ناجیان بشریت این کِرواتی های میل نگرفته ی خارجِ گود هستند.
      اگر شما در جامعه ای میبینید فردی به ظاهر متدیّن دکان و دستگاهش را تعطیل، کار خلق الله را تعویق، خود را علامه دهر و صبح تا شب مشغول نصیحت این و آن است و مانند چکش بر سر اهالی محل میزند، بله قطعاً دینی که در نهایت بخواهد آدم را به چنین وضعی بیاندازد، جای سوال هست اما جوابش در نگاه به سر و تیپ ظاهر و اندیشه اینگونه آدمها نیست. جواب اینست که دین را اوشان درست برای خود تفهیم نکرده اند. بنابراین نمیتوان چنین تعمیمی داد. اصلاً اگر کسی بی دین باشد هم نباید چنین رابطه ی علت و معلولی معلق بسازد. یکی از اصلی ترین ستون های دین، همین عقل و اندیشه بوده.
      بماند که در این میان، جریانات فراماسونری و اندیشکده های عبری عربی غربی، کارشان مار پروری و زهرریزی در نواحی خارج از دید بوده و آثار نیش را در پوستِ قشری از جامعه میتوان حس نمود. نسل امروز، نسلی است که رسانه را از باب تولید، کاربرد و مصرف کننده خوب میشناسد، اما باید توجه داشت از طرفی اگر چشم دوربین و نگاه ذو ابعادانه را کور نموده و مسائل را ساده انگارانه پنداشت، خود را در بازیِ مهیجِ بازیگردان‌ها گرفتار کرده است.
      پیروز باشید

      🌹

  5. علی معصومی

    بهمن 3, 1401

    سلام بانو دادکر ارجمند
    💠💠💠
    انان که داد قصه خود بر ملا کنند
    “بگذار خشت خانه خود را طلا کنند”
    ♤♤♤
    افرادی که دین ندارند، معنی انسانیت را نمی دانند و گرنه اینقدر حق به جانب سخن نمی گفتند.
    البته که خصوصیات انسان میل به فطرت الهی دارد و هدایت تکوینی و تشریعی دو مقوله بحث انسانشناسی است، اما انسانیت منبع و ماخذی دارد که مدعیان الفبای انرا اگر بدانند، کتمان دین نمی کنند.
    البته بیشتر مدعیان تاثیر پذیر از گفتمان طوطی وار بازنشرهایی هستند که مراکز دین ستیز انرا ایجاد می کنند و در پی منافع خودشانند، حتما اگر روزی انسانها دین را کنار بکذارند، انها نظرشان عوض می شود و دین مورد نظرشان را تبلیغ خواهند کرد.
    ♧♧♧

  6. بهمن 3, 1401

    در اینجا منظور از انسانیت یعنی مهربانی و عشق‌ورزی و اعمال خیر. مگر خدا از بنده‌اش چه میخواهد بجز انسان بودن به معنای واقعی. امیدوارم از حرفام سوءبرداشت یا تفسیر غلط نشود. به هرحال انسان نیز مخلوق خداوند است و هنگامی که میگویند بهترین دین انسانیت و آگاهی‌رسانی و مهربانی‌ست یعنی جلوه‌ای از حضرت حق را ارج می‌نهند، لذا سخنی جدا از سخن خدا نگفته‌اند. دینداران متعصب مشکلشان کلام و ظاهر طرف است و از باطن غافل‌اند. اگر فردی مانند دوست به یاری‌شان بشتابد اما عقایدش برخلاف عقایدشان باشد، دشمنش میدانند و فردی اگر دشمن باشد و از پشت خنجر بزند اما موافق عقایدشان، دوست می‌پندارند.
    یک مثال میزنم برای کسانی که تفسیر را دوست‌دارند: فردی میخواهد یک خانه بخرد، این بنده خدا اول باید برود املاک و سپس قیمت خانه را بپرسد و اگه معامله جوش بخورد و حق دلالی چرب باشد سپس بنگاهی با صاحب خانه قرار میگذارد و خانه را نشانش میدهد! طرف میخواد بی واسطه و دلال، خود صاحب خانه را ببیند؟ نه امکان ندارد، باید دم مشاور املاکی را ببینی بعدا! آقا شما آدرس صاحب‌خانه را بده مستقیم با خودش حرف دارم، اگر با صاحبخانه حرف بزنم راضی میشود و آغوش باز میکند، نه آقا نه… خلاصه نمیشود که نمیشود قانونی نیست و کد رهگیری نمیخورد. طرف میخواهد به خود خدا برسد اما مدعیان دین میگویند خیر، راه رسیدن به خدا از دین میگذرد، عجیبه!!! انگار اگر کسی‌ فقط با (او) بخواهد قرارداد ببندد نمیتواند، درواقع میتواند اما اجازه نمیدهند و سنگش میزنند. بنده معتقدم نیازی به تزویر و پوشیدن لباس بظاهر دینی نیست، مستقیم با خودش معامله کنی حتما نتیجه بهتری میگیری.
    مثالی دیگر: فرض کنید انسانی ظاهرا دیندار در جاده گیر افتاده و ماشینش خراب شده، شب است و تاریک و زوزه‌ی گرگ و شغال و سرما، هیچکس از آن حوالی رد نمیشود و شاید فقط هر دوساعت یکبار انسانی بطور شانسی گذر کند، حال اگر کسی که دین ندارد اتفاقی در مسیر این بابا قرار بگیرد آیا باید با عقل انسانی و حس انسان‌دوستی به سوی این فرد برود یا با افکار عقیدتی و مذهبی؟! سوال بپرسد، فلانی چی شد که گیر افتادی؟ اصول دین چنتاست و چه عقیده‌ای داری! اگر بی‌دین باشی کمکت میکنم اما اگر دینداری پس از امامت کمک بگیر شاید همین اطراف باشد و به‌دادت برسد، خدا خواسته حتما حکمتی دارد، بدرود… و برود. خب این بنده‌ خدا یا توسط گرگها پاره میشود یا از یخبندان و گرسنگی تلف. پس “انسانیتت کجا رفته ای انسان!” اگر دین نداری لااقل آزاده باش، امیدوارم حالا منظورم را متوجه شده باشید.
    این چه استدلال و منطق کهنه‌ای‌ست، چرا همه‌چیز را از دریچه‌ی دین، و با عینک دین‌باوری میبینید و کسی که عقایدتان را نقد میکند کافر و ناآگاه و… خطابش میکنید! منظورم به شخص خاصی نیست بطور کلی میگم. کسی که دو تا آیه را طوطی‌واری حفظ کرده و دو خط شعر بلد باشد دانای کل لقب میگیرد اما کسی که از مکاتب مختلف مثال بیاورد یا به مکاتب غربی ارجاع بدهد لابد دین‌ستیز و غرب‌زده و فلان و فلان. آه امان و افسوس! گفتمان و طرز فکر برخی دینداران اینشکلی‌ست و عینک بدبینی و قضاوت و توهم توطئه را دارند متاسفانه، و اکثرشان خود را بالاتر از انسان‌های دیگر میدانند! در صورتی که چیزی در چنته ندارند و صرفا مقلدند. چه خوب میشود که فردی آگاهانه با علم و منطق به سمت خدا برود، نه ارثی و از روی ترس یا عادت.
    بنده به قوانین بیشترین احترام را میگذارم و تابع مقررات هستم، و البته طالب صلح و حرف حق. پس این بحث را همینجا برای همیشه تمام میکنم. اصلا قصد نداشته و ندارم عقاید دیگری را زیر سوال ببرم، شاید من اشتباه میکنم به‌هرحال هرکس عقیده و نظری دارد. به قول معروف: خود میدانم و خدای خود. ای کاش خداشناسان واقعی پررنگتر و دینداران فهیم و نوع‌دوست (که به پلورالیسم اهمیت بدهند) بیشتر شوند. یا حق

  7. علی معصومی

    بهمن 4, 1401

    بله انسانیت یک کلمه دهن پرکن و بسیار بسیار خوب است اما این انسانیت اصالتش چیست؟ مشخصاتش چیست؟ از کجا آمده چطوری میتونیم به این انسانیت برسیم قانون مدون تعریف انسانیت را شما از کجا آورده اید؟ آیا انسانیت با یک کلمه گفتن که اعمال خوب هم انسانیت از کمک کردن به دیگران انسانیت است.شما انسانیت را بر اساس چه قوانینی تعریف کرده اید که دین را رد میکنید لااقل دین برای خودش چهارچوب دارد، تعاریف دارد، برای خودش نقشه راه مشخص کرده مثل همین مقاله ای که دوست عزیز نوشته اما نه اسمش نوشته نه مشخصاتش را نوشته، نه اسم و رسم و بعد می فرماید که من انسانیت را قبول دارم اما دین قبول ندارم!، از نظر شما استاندارد انسانیت چیست؟ بایدها و نبایدهای انسانیت چیست؟ تا دیگران بیایند انسانیت مورد نظرتان را مراعات کنند و یاد بگیرند، مکر انسانیت محدود به ذهن یک نفر است؟بنابراین اگر قرار است که دین نباشد و انسانیت باشد این انسانیت باید معیار و تعریف داشته باشد. اینجوری نیست که شما میگویید که هر چیزی که انسانیت است پس خدا انرا تایید می کند. این استدلال را از کجا اورده اید؟ بر چه اساسی از خدا نقل و قول می کنید؟ ایا خدا با جنابعالی شخصا صحبت فرمود و این نکات را به شما ابلاغ کرد،!!! بله درسته می فرماید که اگر دین ندارید آزاده باشید، این جمله را از کحا شنیدید؟ ایا از منبع مستندی نخواندید؟ آزادگی یک ویژگی از دین داری است. میگوید اگر شما مابقی ویژگی ها رو ندارید لااقل یکی از ویژگی های دین رو داشته باشید بنابراین کسی که میاد به راحتی دین را رد میکند و بعد از انسانیت دفاع میکند، لازم است برای انسانیت چارچوب تعریف کند و گرنه خودش هم در تعریف انساتیت کم اورده نمیداند که انسانیت چیست، فقط هدفش اینه که بگوید بله هرکاری که به نظر و سلیقه من باشه انجام میدم چون انسانیت است و دین را قبول ندارم. اصلا من کار ندارم دین اسلام مسیحیت بودایی هندوی اما هر کدام برای خودش چه معیار دارد.، من معیار شخصی خود را دارم!یک مورد دیگه هم هست و ان اینکه هر کسی باید تخصصی داشته باشد تا در حیطه تخصص خود نظر دهد. ایا شما تمام حنبه های انسان شناسی را طی کرده اید؟ من در مبحث فیزیک نمیتونم نظر بدم در مبحث فلان دانشش را نمیدونم و همچنین علم های گوناگون ان را پس نی روم و از منابع مربوطه آگاهی بدست می اورم. باید همه جیز را به انسانیت ارجاع دهم؟کسی که دین را رد می کند باید دلیلی برای رد کردن آن دین داشته باشد مگر هر کس به تنهایی می تواند قوانین الهی را استنتاج کند و تشخیص دهد کدام کار خوب است کدام کار بد است مگر علم غیب دارد؟ و بعد در ادامه فرمایش می فرماید که دو خط شعر می نویسد می گوید فلان است! خب شما نصف خط شعر بنویس برادر من و توضیح بفرمائید که انسانیت چیست؟ از کحا امده؟ اگر در مبحث انسانیت سوالی ویش امد به جه منبعی مراجعه شود؟ان قانونی که جنابعالی به آن مقید هستید و به قانون احترام می گذارید از کجا آمده است چه کسی آن قانون را وضع کرده است منابع وضع قانون چیست اگر قانونی اشتباه بود چگونه باید تشخیص داد؟ برای قوانین دیگر چه کسانی تلاش می کند آیا شما وقتی که سخن از انسانیت میزنید این قوانین در داخلش نیست؟ خوب بفرمایید قانونی هفدهم راهنمایی رانندگی در کجای انسانیت بیان شده قانون اساسی هر کشور در کجای انسانیت بنا نهاده شده است؟ از دید یک کره ای گوشت سگ عالیست، در چین کرم خوشمزه است و خوردن زنده مغز میمون زنده برای بعضی از مردم لذتبخش است و… انسانیت موضعش در این باره چیست؟ در کدام سند ان قید شده؟انسانیت نتیجه رعایت قانون و دیانت است نه اینکه قانون نتیجه انسانیت باشد. انسانیت نتیجه رعایت قوانین و روشهاست که دارای منبع و استناد واقعی هستند نه ادعای صرف.

  8. جواد مهدی پور

    بهمن 6, 1401

    کسیت دین ؟ بر خاستن از روی خاک
    تا که آگه گردد از خود جان پاک

    🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

    سلام و احترام محضر استاد گرانقدرم بانو ماهور ارجمند

    از مطالب ارزشمند شما و دوستان بهره مند شدم

    نکات جالب توجهی را بیان داشتید

    قابل تامل و ستودنی ست

    سر بلند باشید به مهر

    درود هااا

    💐💐🙏🙏👏👏👏👏❤️🌹❤️

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا