🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ |
| تعداد شعر: | 190 |
| تعداد مطالب: | 2 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۰۸/۳۰ |
آن چشم ها
دو شعر ناسروده
دو آتش بر پیراهن کاغذی ام
دو پرستوی باز آمده از بهار
آن چشم ها
شاید یک اتفاق باشند
در آخرین مسیر بارانی ام
بگو چشم های تو کجاست؟
#مستانه_دادگر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
مرداد 17, 1402
سلام
فکر کنم یک تناقض زمانی در اینجا باید حل شود . یا این‌که مانای خسته ی خواب آلوده دچار برداشت نادرست شده است . یعنی من فکر می کنم اگر به جای ” باشند ” فعل ” بودند ” جایگزین شود ، سوال ” چشمهای تو کجاست ؟ ” هم طراز و تناسب بیشتری خواهد داشت . تا نظر خود شاعر و دیگر دوستان چه باشد .
پاسخ
مرداد 17, 1402
سلام و درود و سپاس از توجه تان…. البته که زیباتر و رساتر می‌شود با این تغییر فعل… باز هم تشکر از تذکر بجای شما
پاسخ
مرداد 17, 1402
درودتان باد مهربانو ی ادیب و گرانقدرم 💗
بسیار لطیف و دلنشین سروده اید ☘️🌹🌺🌱
زنده باد 👏👏👏👏
نویسا مانید وسبز وسرفراز،
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
مرداد 18, 1402
سپاسگزارم زیبا ❤️😍
پاسخ
بستن فرم