🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سروشی به نام عاقبت، مال ماست

(ثبت: 213766) شهریور 1, 1398 

شیر، گیرِ کمین نمی مانَد/
دست در آستین نمی مانَد/
کاشغر، اهل چین نمی مانَد/
تا ابد، این چنین نمی مانَد/
عاقبت، مال ماست.//

قالب شعری سروش، دارای این ویژگی هاست(البته ممکن است در بعضی سروش ها، برخی از این موارد حذف شوند):
1- مربوط به هر دو شیوه ی شعر سنتی و نو (سروش، قالبی تلفیقی ست که گاهی به سبک سنتی و گاهی به سبک نو به کار می رود)
2-دارای از سه تا پنج (و گاهی بیش تر) مصراع(سنتی) یا لَخت (شعر نو)
3- بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلات، نیم وزن های مشابه ویا انشعابات مرتبط نیمایی آنها (این وزن به دلایل کارشناسانه ای که پیش تر توضیح داده شده، برگزیده شده است و با همه ی اینها سرایش سروش در سایر اوزان هم امکانپذیر است)
4- بدون قافیه مندی مصراع( یا لَخت) آخر در کنار قافیه مندی همه ویا بیش تر مصراع (لَخت) های دیگر
5- دارای قافیه ی درونی علاوه بر قافیه ی بیرونی
6- دارای پایانِ لفظیِ بسته (شعر، بطور کامل به پایان برسد و ناقص و نیاز به ادامه دار شدن نباشد)
7- دارای پایانِ معناییِ باز (شعر، چند بُعدی و تفسیر پذیر و باز باشد)
8- دارای تنوع پردازی در مسیرِ یگانگیِ شعر (شعر، پذیرنده ی مطالب بظاهر مختلف و متنوعی باشد که بطور کلی، مربوط به هم و در یک حوزه ی واحدند)
9- دارای پایان کوبشی (شعر، با ضربه ی معنایی، غافلگیرکنندگی و یا به شکلی فراتر از معمول قسمت های قبلی اش تمام شود)
10- پذیرنده ی انواع موضوعات و بسیاری از شیوه های پردازش و زاویه های دید
11- قالب سروش، گرایش زیادی به پردازش مَثَل ویا مَثَل گونه دارد و گاهی برخی مصراع های سروش، هریک به تنهایی مثل ویا مثل واره ای هستند
و بطور خلاصه:
قالب شعری سروش،
حدفاصل و جامعِ قالب های کوتاهی مثل دوبیتی، رباعی و سه گانی می باشد.

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نقدها
  1. محمدعلی رضاپور

    شهریور 1, 1398

    ویرایش فنی متن حاشیه ی شعر

    3- بر وزن فَعَلاتن مفاعلن فعلن (/فعلات) …

    • محمدعلی رضاپور

      شهریور 1, 1398

      اکنون زیرنویس، دوباره به این صورت، ویرایش شده است:

      در این باره بیش تر اندیشیده ام و نظرم در این باره عوض شده است و تا جایی که دیده ام،
      نظر این جانب، متفاوت با نظر رسمی علم عروض است.
      عروض رسمی می گوید:
      فعلاتن در اول مصراع می تواند به فاعلاتن تبدیل شود؛ ولی عکسش صادق نیست.
      این جانب (پس از اندیشیدن اخیر در این باره) نظرم این است که قاعده ی عروضی بالا در مواردی صادق است مثلا فعلاتن فعلاتن فعلاتن می تواند تبدیل شود به فاعلاتن فعلاتن فعلاتن اما عکسش صادق نیست؛یعنی
      فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن تبدیل نمی شود به فعلاتن فاعلاتن فاعلاتن؛
      تا این جایش را قبول دارم؛ اما طبق نطر بنده،
      در وزن فعلاتن مفاعلن فعلن و همچنین فاعلاتن مفاعلن فعلن،
      می توان هریک از فعلاتن و فاعلاتن را (بصورت دوطرفه) به دیگری تبدیل کرد.

نظرها
  1. علی معصومی

    شهریور 1, 1398

    درود و ارادت

    👏👏👏👏
    کاشغر ملک چین نمی ماند

    • محمدعلی رضاپور

      شهریور 1, 1398

      درود و ارادت و سپاس🌹🌹🌹🌹🌹

    • محمدعلی رضاپور

      شهریور 1, 1398

      “… ملک…”
      در این جا البته رساتر است اما شعریت قضیه با
      “…اهل …”
      بیش تر می شود؛ چراکه برای کاشغر، استعاره و جان بخشی در نظر گرفته است.🌹

  2. نسرین حسینی

    شهریور 1, 1398

    درودها برشما استاد گرامی

    زیبابود
    قلمتون ماندگار 🌷🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا