🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سروش های دریاچه_ 6 تا 9

(ثبت: 250141) مرداد 29, 1401 

سروش 6

عمر رفت و بهانه‌ هایی ماند

همچنان عاشقانه هایی ماند

دلخوش از این بهانه ها ماند(ه) م.

سروش 7

بینِ دریا و آسمان هستی

شاد و سرمست، نغمه خوان هستی

پیر اگر هم شدی، جوان هستی

حسرتِ جانِ عاشقان هستی

مرغ دریا! خوشا به احوالت.

سروش 8

تماشا کردم تا بسرایم

سرودم یا نسرودم

نمی دانم

فقط می دانم

که تماشا

که تماشا

که تماشایش

شگفت است و

جان، مست مست است.

سروش 9
بهار باشد یا تابستان

خزان باشد یا زمستان

دریاچه ای هست یا کوهی یا جنگل انبوهی

یا جنگل زخم خورده ی نستوهی

یا حتی شبستانی نورانی در بیابان

مهمان نواز و دست و دلباز

و جان یا جان هایی پر نیاز

جاودان بمان!

سرایشِ

سروش های

باران خیز!

 

 

 

 

نظرها
  1. طلعت خیاط پیشه

    مرداد 29, 1401

    درود بر شما
    زیبا سروده اید
    🌺🌺🌺

  2. ولی اله بایبوردی

    مرداد 29, 1401

    سلام و درود

    دستمریزاد

    🍃🌿💐🌿🍃

  3. زهرا آهن

    مرداد 31, 1401

    میهمان سروش های شما بودم

    مانا باشید و شاعر🌹🌷🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا