🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شام آخر

(ثبت: 268301) اسفند 21, 1402 

 

بیا مرگو برای سرنوشت من مقدر کن
بیا با شعر کوتاهم خیالت رو مکدر کن
بیا آغوشتو وا کن، تو سینم خنجرو جا کن
بیا این شام آخر رو شبیه شام آخر کن
نخورده آب از عشق تو چشم هیچکس جز من
بیا با دیدن جون دادنم چشماشونو تر کن
ستونی تا ستون دیگه شاید مرهمی باشه
بیا این آخر کاری منو این در به اون در کن
دارن روم خاک میریزن، به یادت زنده میمونم
بیا گاهی تو یادی از مسیح خاک بر سر کن

*در بیت پایانی منظور از مسیح خاک بر سر، عاشقی هست که با اینکه دارن خاکش میکنن خودش رو زنده نگه میداره(زنده بودن یک مرده) و این رو مانند معجزه حضرت مسیح میدونه و خودش رو مانند حضرت مسیح
اصلا قصد توهین و جسارت به حضرت مسیح رو نداشتم🙏

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    اسفند 21, 1402

    درود بر شما
    خیلی زیباست🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا