شب های روشن

سلام و درود، خدا قوت
خداوند، هدایتگر و یاریگر تان ان شاء الله

درود بانو 👏👏👏💐💐💐

بسیار عالی و زیبا سرودید

درود فیروزه عزیزم چه سوگندنامه ی زیبایی👏👏🌹❤

سلام

بی تکلف عرض می کنم‌ خیلی لذت بردم
این غزل زیبای زنده یاد خانم نجمه زارعی تقدیم نگاه دختر عزیزم

فضای خانه که از خنده‌های ما گرم است
چه عاشقانه نفس می‌کشم!، هوا گرم است

دوباره «دیده‌امت»، زُل بزن به چشمانی
که از حرارتِ «من دیده‌ام ترا» گرم است

بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جمله‌ی شما گرم است

بیا گناه کنیم عشق را… نترس خدا
هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است

من و تو اهل بهشتیم اگرچه می‌گویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است

به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه می‌گویم
که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است

در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌿

درود بر شما لذت بردم از خوندن این شعر
شاد و برقرار باشید 🙏

سلام بزرگوار
نگاه‌مندی و سوژگی خوب‌ست
اما اجازه بدهید جسارت و خدمت شما عرض کنم آنچه از فیروزه خانم سمیعی توقع می‌رود در شعر به‌عمل آورده نشده است و تعجیل و شتابزدگی در اثر دیده می‌شود مثلاً می‌توانستید جوری و طوری به اثر بپردازید و شعر را پرداخت کنید که حروف ربطی در کمبود قرار گیرند و از اثرتان کسر شود!

موفق باشید
این را مجدد عرض می‌کنم لاهیجی از شما انتظاری بیش از این دارد و عجله را به دست فراموشی بسپارید!

ـــــــــــــــــــــــ

شباشب
جانمازِ ماه باز
‌ستاره همدورانِ تسبیحِ چشمم
می‌خورد حبِّ سوگند

مابقی را ادامه دهید و بازنویسی و ویرایش بفرمایید!

بازنویسی دوم
شباشب وادی اول
جانمازِ ماه باز
‌ستاره همدورانِ تسبیحِ چشمم
می‌خورد حبِّ سوگند
ترمه ها مستِ دعای انگور
از شانه هایم
فرشتگان شراب می نوشند
دوبال می روید
بال هایم به بوسه های کژدم مصلوب
سلامات در وادی دو
انسان نسیانم در بزنگاه روز
در استخوانم اسب آفتاب شیهه می کشد
گسسته باد عقرب
از تن ماه
شکسته باد دندان دیوان
آآ…آآآ…آ
همهمه ی وادی چی*
در پرانتز رگ های فیروزه ای و خون ارغوانی
*آنوناکی ام
برتن
اعداد خدایان
می شمارم چٓثور*
… منادی ام
طومار دیوان می پیچم
اهریمن
بوت
اکمن
زرمان نعره می کشد
کندوها
زنبورها
را فرا می خوانند
گورها خالی از جسد
پنج ‌لاد منادا بر خشوَش*
سرگشته ی ابلق خواب
غرق دریای هستی
در وادیِ چندم سوگند
حوایم در بهشت گیلاس ها
بر پاهایم خلخال حوت
با توتم مهرگان
در رثای روز
پروین به گوش سپیدارمی خوانم
گرانیگاه هفت
به گاه دلتنگیِ نیلوفر شب
آدمم وفادار به رسالت تاکستان
قربانی قابیل
هابیل می شوم
در چشمان ممنوعه ها
سماع خدا را پشت پلک های
بسته ی روز
تا افق های ترنج
خط می کشم …
*چی در زبان پارسی باستان به معنای عدد سه است
*چثور در زبان اوستایی به معنای عدد چهار است
*خشوَش،خ ساکن است و در زبان اوستایی عدد شش است .
*آنوناکی
نام آنوناکی از نام آنو، خدای سومری آسمان، می‌آید. این نام به اشکال گوناگونی چون “آ-نونا”، “آ-نونا-که-نه”، یا “آ-نون-نا” ثبت شده است و معنی آن “نوادگان شاه” یا “نوادگان آنو” می‌باشد

لذت بخش بود برام خواندن اشعارتون، خیلی زیبا سرودین ، تشبیه فراموشی به سیاهچاله را خیلی دوست داشتم موفق باشی👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🙏🙏💛💛

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود

حسینه ی مجازی شعر پاک به مناسبت ماه محرم حسینی در انتظار همراهی شما بزرگواران است.

امید که با اشعار و مطالب ارجمندتان، حسینیه ی شعر پاک را، رونق افزا باشید!
اجرتان با مولا حسین علیه السلام

نشانی حسینه ی مجازی سایت 👇

https://sherepaak.com/261937/—-

سلام و احترام
بسیار زیباست💐