🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۲/۰۶/۲۱ |
| تعداد شعر: | 12 |
| تعداد مطالب: | 2 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۹ |
یاد آن شبها و یلدا ها بخیر
یاد آن روزگار کودکی ها بخیر
خانه پدر بزرگ چه صفای داشت
همه چیز یک رنگ و بوی دیگه داشت
چه خوش بود با بساط چای مادر بزرگ
گرفتن فال حافظ پدر بزرگ
گرمای دل انگیز زیر کرسی
آجیل و کاسه انار سرخ دون شده تو مجمع مسی
تمام خوردنی‌ها مشتری داشت
دل آدما یک صفای دیگه داشت
شب یلدا حسابی شاد بودیم
ز غم و غصه ها آزاد بودیم
قدیما این همه دلها از هم دور نبود
این همه تجملات واسه یک شب دورهمی ها نبود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
