🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شعر سبز/ چندآهنگ 3

(ثبت: 222467) بهمن 27, 1398 

 

سپید بود/
و زیستنش سبز/
و پروازش سرخ/
و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
آن میامی تن/
آشکار/
دلشکار/
می سرود و می نواخت/
شعرهای ماندگار/
تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
تبسمی آفتابارانی/
آن چنان که کشتزارها/
دوباره زیستن را/
شاعرشدند.//

(شعر سبز/ چندآهنگ، شعری ست میانه ی شعر سپید و شعر نیمایی و دست کم، یک امتیاز مهم به شعر سپید و یک امتیاز مهم به شعر نیمایی می افزاید. شعر سپید، از نظر وزن شعری، ضعیف است؛ اما شعر سبز، موزون تر از آن است و با سرایش شعر سبز – که شباهت زیادی به شعر سپید دارد- می توان با حفظ نِسبیِ امتیازات سپید، به نوعی شعر موزون تر دست یافت که البته سرایش آن برای سپیدسرایان به دشواریِ سرایش شعر نیمایی هم نیست.
شعر چندآهنگ، امتیازی هم به شعر نیمایی می افزاید؛ یا به تعبیر دقیق تر، امتیازی نسبت به شعر نیمایی دارد و باز به تعبیر دقیق تر، چندآهنگ، امتیازی دارد که در شعر نیمایی و شعر سنتی تقریبا هیچ وجود ندارد (و این که گفتم تقریبا هیچ و نگفتم هیچ، دلیلی دارد که فعلا به آن نمی پردازم و آن را موضوعی برای پژوهشگران قرار می دهم.) شعرچندآهنگ را می توان در اوزان مختلف و به تعبیر جامع تر در بُحور مختلف عروضی سرود و به همین دلیل، آن را علاوه بر شعر سبز – که نوعی مشابه اما موزون تر از شعر سپید است- شعر چندآهنگ هم نامیده ایم. چندآهنگیِ شعر باعث انتقال از حال و هوایی به حال و هوایی دیگر می شود؛ مثلا با انتقال از بحر متقارب به بحر هَزَج، محیطی حماسی را به محیطی عاشقانه و تغزّلی تبدیل می کنیم و این ویژگی در شعر سنتی بجز در چند مورد تفنّنی و در شعر نیمایی بجز در مواردی اندک وجود ندارد و در شعر سپید- هر چند تغییر بُحور ممکن است فراوان اتفاق بیافتد- باز هم به دلیل ضعف و رقّتِ وزن شعریِ آن در مقایسه با وزن قوی تر و دقیق ترِ شعر چندآهنگ،
تغییر حال و هوای احساسی شعر بر اساس تغییر آهنگ(بحر عروضی)، جلوه ی کم تری دارد. به عبارت دیگر: چون در شعر سپید، علت این امر(وزن عروضی) ضعیف تر است، معلول آن(چندآهنگی) هم به ناچار ضعیف تر است.
به طور خلاصه: شعر سبز و یا چندآهنگ، نوعی شعر در میانه ی شعر سپید و نیمایی است که نسبت به سپید، آهنگین تر و نسبت به نیمایی، چندآهنگ تر و دارای قابلیت بیش تری برای انتقال از حسی به حس دیگر بر محور تغییر آهنگ شعر است.)

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. امیر جلالی

    بهمن 27, 1398

    بسیار زیبا بود و خوش آهنگ …
    برای من از همه بیشتر و مهمتر ” حس” اثر بود که انتقال پیدا کرد و این برای من مهم است.
    بهره بردم و درود بر شما

    • محمدعلی رضاپور

      بهمن 27, 1398

      بسیار سپاسگزارم از التفات و حسن نظرتان جناب جلالی بزرگوار🙏

  2. علی معصومی

    بهمن 27, 1398

    درود ها ب شما
    جناب رضاپور نازنین

    قلمت سبز/
    رخت سرخ/
    دلت ابر سپید/
    و چه نیکوست بهار من و تو

    🌺🌸🌺🌸🌺🌸

    • محمدعلی رضاپور

      بهمن 27, 1398

      درودها و سپاس ها
      دوست بسیار عزیزم
      معصومی نازنین🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌈

  3. مینا یارعلی زاده

    بهمن 27, 1398

    🌷🌷🌹🌷💐🌷🌹🌷🌷

  4. مینا یارعلی زاده

    بهمن 27, 1398

    کبوتری ست جَلد
    می‌تپد در خون خود
    زبانش
    سرخ گفتگوها
    دردهایش
    شعری سبز
    از تبار شب‌بوها
    می‌پرد
    در این گنبد کبود
    سقف سینه کوتاه است
    بغض می شود
    قاب شیشه
    کتابی پر ز آه است
    چشم بر آسمان دوخته…
    این دل و پنجره
    باران به باران
    هم پیاله اند
    #مینا_یارعلیزاده

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا