🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1
روایت دیگر در شهادت طفل
علی اصغر سه روزی تشنه بر آب
برادر جان ،طلب آبی ،که سیراب
بیاور طفل را ،خواهر مرا ده
ز لشکر آب طالب از کهی مه
شما کُشتید یارانم جماعت
مرا باقی علی اصغر عنایت
شما را وای باشد ای جماعت
به این طفلی که شش ماهه اش عنایت
ندارد او گناهی ، تشنه یاران
به آبی جرعه سیرابی که عطشان
ز لشکر کفر ، ناگه ، تیر ، پرتاب
که شد مذبوح طفل ام اصغرم خواب
گرفتش هان حسین خونش که پرتاب
نگاهی بر سما کردش غمین یاب
شقی راندش سه تیری شعبه را یاد
گلوی اصغرش را بُرّشی داد
که خون جاری بشد در سینه مؤلا
نگاهی بر فضا انداخت جانا
پذیرا این ذبیح الله از من
چو اسماعیل اصغر ذبح دامن
2
تیر سه پیکان با گلوی نازک
بیاور طفل جانم را که خواهر
کنم با وی وداعی ، بارِ دیگر
گرفت او را که بوسد آخرین بار
گلویش را به تیری شعبه ،ناکار
که ملعون حرمله انداخت تیری
علی اصغر همان لحظه شهیدی
به خواهر داد طفلش را که در خون
گرفت مشتی ز خون را هان چه محزون
نگاهی بر سما انداخت مؤلا
پذیرا ، ذبح من باری تعالا
که خون را بر سما پاشاند مؤلا
چه آسان کارها باری تعالا
محمّد باقر ، آن پنجم ولایت
بفرمودش چنین نقلی که آیت
ز خون هان قطره ای پایین نیامد
چه حکمت داشت مؤلا جان بداند
چو طفلی ناقه صالح ذبح او را
ز ما این ذبح را ، یارب ، پذیرا
فرود آمد ز اسبش هان حسین جان
زمین را کند گودالی عزیزان
که مدفون ساخت پورش را چه آسان
سوارِ اسب شد آمد به میدان
مقابل لشکری تنهای تنها
نبردی هان جماعت این چه غوغا
روایت ، قبرِ اصغر ، سینه مؤلا
به یک جا دفن باشد ای که دانا
ولی اله بایبوردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
شهریور 19, 1398
عاشورای حسینی تسلیت 🍃
پاسخ
شهریور 19, 1398
سلام
استاد ارجمند جناب خراسانی اندیشه نگار
سپاس از همراهی تان
عاشورای حسینی بر شما فرهیخته یِ ارجمند با کاربران گرامی تسلیت باد .
تقدیمی :
🌈 آزاد مرد عرصه گیتی به رزم جان 🌈
باز این چه نوحه ای است ،که در خُلقِ آدم است
باز این چه شعله ای است که در سوزِ عالم است
باز این چه ماتمی است که دل ها فغان کنند
در سوگِ نورِ اعظم و فرزندِ خاتم است
باز این چه غصّه قصّه یِ زخمی است در جهان
از عرش و فرش بانگ جرس ، غرقِ ماتم است
کرّوبیان ، انسی و جنّی و ذرّه هم
با خیلِ کائنات ، عزادارِ آدم است
گویی طلوع صبحِ ظفر ،در سیاهی است
خونِ سیاه سرخ شفق اشک در غم است
آزاد مردِ عرصه یِ گیتی ، به رزمِ جان
شمشیر سرخ می طلبد حُکم همدم است
راضی رضاست عاشقِ عشق هم رضا دهد
در عشق پاک ، سوژه اصلی ، محرم است
سر دادگانِ جامِ الستیم ای حسین
در قتلگاه کرب بلا هم مُکرّم است
والی که در غمت ، کلماتی رقم زده است
در سینه سوز دارد و سوزش ز ماتم است
ولی اله بایبوردی
🌈🌈🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌈🌈
پاسخ
شهریور 19, 1398
سلام استاد عزیز اجرت با ابا عبدالله💐🌿❤️🙏
پاسخ
شهریور 20, 1398
سلام
استاد بیابانی عزیز
سپاس از همراهی تان
در پناه خدای حسین (ع)
🌺🌺🌺🌹🌷🌸🌸🌸
پاسخ
بستن فرم